نمیدونم چه سریه که بازیگرای هالیوود یکی یکی دارن ازدواج ميکنن و بچه میارن و به مادر شدن افتخار ميکنن
بعد بازیگرای ما، مهر مادریشونو خرج سگ و شغال ميکنن!
اگه قرار باشه طبق متدهای روز دنیا هم پیش برید دیگه این اداها خز شده، یه ادای جدید دربیارید بخندیم!
خب دوباره قسمت شد تا بشینم و توی سایتم یه چیزایی بنویسم.
اما ایندفعه چیزایی که مینویسم اصلا قشنگ نیست. یکم شاید دردناکه!
دیگ این روزا همه با ویروس کرونا آشناییت دارن و الان دیگه متاسفانه این ویروس به ایرانم رسیده. نه تنها ایران بلکه اومده در گوش ما و خب تو بابل گزارش دادن دونفری بخاطرش فوت شدن. امروزم که خبر رسیده تو بیمارستان ساری هم چند نفری مشکوک به کرونا بستری شدن. جدی جدی هععی میگفتن کرونا تو چینه کوووو تا به ایران برسه؟! به ایرانم رسید!
دیشب یه مقاله میخوندم، از یه نویسندهای که مروج علمه و توی این مقاله در مورد این صحبت میکرد که چطور حقایق علمی رو برای کسایی که مشتاق علم نیستند توضیح بدیم.
میگه تحقیقات نشون دادن آدما تمایل دارن با کسانی معاشرت کنن که مثل خودشون فکر ميکنن و کسانی رو تایید ميکنن و بهشون اعتماد ميکنن که تفکرشون همراستای خودشون باشه. حالا یکی از این تحقیقا ( که روی تفکر عموم در مورد گرمایش جهانی بوده) ، آدما رو به شیش دسته تقسیم میکنه در مواجهه با علم :
۱. ط
چرا دیگه نمیتونم مثل قبلنا بنویسم؟ چرا دلم برای قبلنا تنگ شده و چرا دلم میخواد زودتر این روزا بگذره که یه چیزایی حل بشه؟ چطور در عین حال گاهی فکر میکنم که شاید این روزا بی دغدغهترین روزای زندگیمه که باید قدرش رو بدونم؟ چرا پر از تناقضم؟ پر از سردرگمی.
تد لسو میبینم این روزا و توصیهش میکنم به همه! علیالخصوص کسایی که کارای لیدری یا مدیریتی دارن و میخوان داشته باشن.
پ ن : خانومه تو فيلم گفت ان میلک قرار داریم که ۲.۹ در
داستان تصادف 2 زن بخاطر بی حجابیشون در ارومیه و .
حالا داستان چیه؟ اینه که جماعت کذایی, به روال سالا قبل برای مناسبتای مختلف, داستانای مختلفی را دارن. مثلا دهه امر به معروف و نهی از منکر میشه, سه مادر مرده رو کوک ميکنن دوتا توی خابون و یک هم توی ماشین(ظاهرا پژو پارس) و . یکیم میشه مسئول ساخت فيلم تبلیغاتی و . مسئول کمیته پاریسم میشه بلندگوچی و .
به این جماعت میگم دیگه این بازیا تکراری شده! شاید 10 سال پیش در مقابل یه همچین بازیی, اندیشمندان توی
یه عده هستن که وقتی به محل کارم مراجعه میکنن، بدون ماسکن. یا موقع صحبت، ماسکشون رو برمیدارن. نکته جالب توجه در این گروه خاص، اینه که برداشتن یا نداشتن ماسک کاملا عمدی هست. و علت اصلیش خودنمائیه! چرا که این عزیزان، مفتخرن به عمل زیبایی بینی، یا لمینت دندان. خب طرف کلی هزینه کرده که در نظر دیگران زیباتر دیده بشه. بعد چطور اون همه هزینه رو زیر ماسک پنهان کنه؟ :|
یه عده دیگه هم هستن که زیر ماسک آرایش ميکنن و به محض اینکه به یه فرد آشنا میرسن، ماسک
از نظر من کلاس سواد رسانه ای کلاس خوبی برای ارتقای سطح فکر دانش اموزاست ولي وقتی دانش آموزان به این فکر ميکنن که آخه بدرد کنکورم نمیخوره سعی در مخالفت با اون به هر نحوی دارن البته این نظر فقط برای این کلاس صدق نمیکنه مثلا تاریخ یا انسان و محیط زیست دیدمممم که میگماااااااا!!!!
حتی اگه دوست داشته باشی مثل اونا باشی، بازم برای اونا یه موجود عجیب و غریبی مثل من. اونا الان بهت احتیاج دارن. اما وقتی که محتاج نباشن. بیرونت ميکنن.مثل یک جذامی. کد اونها: این یه شوخی بد بود. اونا به محض این که یه نشونه از مشکل ببینن، همه چی رو رها ميکنن. اونا خوبن به همون اندازه که جهان پیرامونشون اجازه بده. تو بهش میرسی، وقتی که تمدن سقوط میکنه اونا شروع ميکنن به خوردن همدیگه. میبینی من یه هیولا نیستم. من فقط جلو تر از این انحنا بودم.
مدرسه کوچه بغلی دارن اهنگ پخش ميکنن و از بچه های دبستانی میخوان که بیان ترانه بخونن و جایزه بگیرن . ترانه ی چی؟ اهای عالیجناب ععععععشق فرشته عذاب عععععشق :/
بعد میگن بلوغ زودرس ، بعد میگن انحرافات جنسی، ذهن بچه از الان درگیر این مفاهیم به درد نخوره :(
از این به بعد میخوام یه سری پست داستان های من و عروس ها بزارم کیا دوس دارن بخونن ؟!
میخوام از یه سری خصلت های خوب و بد عروس هامون رونمایی کنم :|:)
کیا دوست دارن رمز عبور بگیرن؟!
اینجا محل ثبت نام هستش اگر خواستین اعلام آمادگی کنید :)
درضمن رمز به دوستانی که هم من اونا رو بشناسم هم اونا منو تا حدودی خونده باشن و بشناسن
رمز داده ميشود :)
با تشکر
پاورپوینت روشهای دارویی و غیردارویی کاهش درد زایمان
نوع فایل: power point قابل ویرایش 27 اسلاید قسمتی از اسلایدها:غوطه خوردن درآب هنگام لیبر و زایمان استفاده از دوش های دستی برای ریختن آب روی شکم و کمر پاشویه دوش گرفتن استفاده از وان زایمان در آب گذراندن طول لیبر در آب(مرحله اول) انجام زایمان درآب (مرحله دوم ) تکنیک های .
دریافت فایل
اونایی که سعی ميکنن جلوی دعوا رو بگیرن ISFJ, ESFJ, INFJ
اونایی که معلمو گرفتن ENFJ, INFP, ISTJ
اونایی که ذوق ميکنن ESFP, ENFP
اونایی که دعوا به چپشونه INTP, INTJ, ISFP
اونایی که میان تا دعوا رو تموم کنن ESTJ, ENTJ
اونایی که میپرن تا به دعوا ملحق بشن ENTP
اونایی که دارن دعوا ميکنن ISTP, ESTP
خیلیا هستن که علاقهای به انیمیشن ندارن و وقتی هم برای دیدن انیمیشنها نمیذارن؛ ولي حتی این آدما هم وقتی انیمیشن داستان اسباب بازی رو میبینن، ازش لذن میبرن و قبول دارن که این فيلم، یه اثر فوقالعاده قوی و جذابه. حالا شما تصور کن کسایی که به دنیای انیمیشن علاقه دارن و کارای بزرگ و موفق دنیا رو دنبال میکنن، چه نظری در مورد این فيلم دارن! این گروه دیگه رسما گریبان میدرن واسه داستان اسباب بازی و طرفدار پروپاقرص این ف
سلااامدارم یه داستان جدید می نویسماسمشو هنوز نزاشتم ولي درمورد دختری به اسم رهاست که مادر و پدرش میخوان به خواطر حرفای مردم دفنش کنن اونا رهارو ه معبد میبرن و رها همه ی فامیلاشون رو میبینه که دارن میان .به رها یه شربت سمی میدن و وقتی رها از خواب بیدار میشه توی تابوته و راهب معبد بالاسرشه.
روستایی بود دور افتاده كه مردم ساده دل و بی سوادی در آن سكونت داشتند. مردي شیاد از ساده لوحی آنان استفاده كرده و بر آنان به نوعی حكومت می كرد.
روستایی بود دور افتاده كه مردم ساده دل و بی سوادی در آن سكونت داشتند. مردي شیاد از ساده لوحی آنان استفاده كرده و بر آنان به نوعی حكومت می كرد.
پایگاه سلامت دانش آموزی لارستان
سلام هانیه هستم از مشهد میخوام داستان پدرمو تعریف کنم که با چشای خودش این مو جوداتو دیده بود پدرم حدودا20سال پیش تو مشهد راننده اژانس بود البته با شوهر عمم یه روز شوهر عمم شب شیفت تو اون اژانس وایمیسته صبح که میشه. به پدرم میگه اینجا جن داره من شیفت شب دیگه نمیام پدرم میخنده میگه برو خودم وایمیستم شب میشه پدرم خسته میشه چون مسافره اخر شب کمه با خودش میگه کمی بخوابم هنوز چشاش سنگین نشده احساس میکنه کسی تش میده وقتی چشاشو باز میکنه میبینه
از نیازهای اوليه ی هر شرکتی، ثبت نامه های ارسالی و دریافتی است.
این کار در مراحل اوليه میتونه در یک فایل اکسل هم نگهداری بشه.
اما به مرور که تعداد نامه ها زیاد میشن، هم نگهداری نامه ها و هم دسترسی به اونها کار رو سخت میکنه.
تصور کنید 2 تا دوست با هم یه شرکت زدن و نیاز دارن که هم زمان به فایل نامه ها دسترسی داشته باشن.
مشکل اون جایی سخت تر میشه که شخصی به عنوان مسئول دبیرخانه هم وارد کار ميشود و وظیفه ی بروزرسانی فایل اکسل رو به عهده میگیره.
حال
بعد تندرو و حضرت عیسی بالاخره داشتند می رسیدند به مرغ آرزو.
مرغ آرزو دید که تندرو و حضرت عیسی دارن می یان پیشش.
مرغ آرزو تا اینکه دید که تندرو و حضرت عیسی دارن می رن پیشش سریع دوید و از آن ها پرسید:((آرزویتان چیست؟
بعد حضرت عیسی گفت:((من آرزو ندارم،اما تندرو آرزو داره.
بعد تندرو گفت:((آرزوی من اینه که تو من با لیزا و ملکه دوست بشم.
بعد مرغ آرزو گفت:((یک تخم بمرغ لطفا.
بعد تندرو گفت:((یک تخم بمرغ یعنی چی؟
بعد مرغ آرزو گفت:((یک تخم بمرغ یعنی تخم سیمرغ.
بعد
در ادامه خلاصه داستان فيلم زن زیادی و بازیگران فيلم زن زیادی و عکس پشت صحنه فيلم زن زیادی و بیوگرافی بازیگران فيلم سینمایی زن زیادی و حواشی فيلم زن زیادی به کارگردانی تهمینه میلانی و تهیه کنندگی محمد نیک بین را ببینید. ادامه مطلب.
خب خب سلام
کسایی که تو داستان شرکت کردن.سه نفر هم تواتساپ بهم گفتن شرکت ميکننداستان در مورد یه هتل ماوراء طبیعه هستش که موجودات غیر انسان توش زندگی ميکنندیا اونایی که قدرت های خاص دارنمثلاً زور زیاد و از اینااما یه روز.کسانی که میخوان فقط تو هتل زندگی کنند و کسانی که میخوان عضو خدمات رسانی هتل باشندتو نظرات بگنمثلاً یکی میخواد خدمتکار باشه:/تو نظرات بهم بگید لطفاً از واتساپ نگید خواهش کنم:/راستی اگه ایده ای برای اسم هتل دارید بگید:/و داست
یا نور
من فيلم های علمی تخیلی رو دوست دارم و گاهی نگاه میکنم، احتمالا برای اینکه کلا از خیال پردازی لذت میبرم.شاید بعدا بیشتر راجع به این خیال پردازی ها نوشتم. اما فعلا بگذریم؛ این رو مطرح کردم تا برسم به این که توی تعدادی از این فيلم ها آدم هایی هستن که به اصطلاح یه هدیه دارن، یه توانایی خاص که از آدمهای معمولي متمایزشون میکنه، باعث قدرشون میشه و تبدیلشون میکنه به آدم های محترم و ارزشمندی که آدم معمولي ها رو هم نجات میدن.توی دنیای واقعی و ب
محسن گفت که قراره کلی گوجه بخریم امسال. گویا مامان محسن گفته میخواد که بعد از چند سال رب درس کنه و به محسن گفته با آزیتا بیاید تا با کمک هم درس کنیم رب هارو . خونه باغ حاج خانم تو منطقه ای خارج از شهر و تو یه روستای کم سکنه به نام عباس آباد هست . بیشتر ساکنان روستا هم اونایی هستن که تابستونا میان اینجا و با شروع فصل کارو زندگی میرن شهر خودشون . فصل برداشت گوجه این منطقه خیلی شلوغ میشه . با توجه به آب خوبی که تو منطقه هست ، کشاورزی و بخصوص کشت کوج
" نگهبانان بهشت و جهنم "
درون مایه : کمدی فانتزی
یه روز نگهبان بهشت میره پیش خدا گلایه میکنه که
- آخه خدا این چه وضعیه؟
-ما یک مشت ایرانی داریم توی بهشت که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون!
-به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان!
-هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، میگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' جایی نمیرن
-اون بوق و کرنای من هم گم شده، وسایلمو برمیدارن
-یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری نشد
-آقا من خسته
داشتم خواب می دیدم، تقریبا هیچی یادم نیست. فقط یادمه قبل از اینکه بیدار بشم اینو گفت:"ما دو تا ذهنیت متفاوتیم، ترکیبمون میشه یه آهنگ محلی" + خواب های من اینطوری نیست. عموما خیلی پرت از این حرفاست. یه عالمه آدم بی جنسیت داره که چهره هاشون معلوم نیست. چهره ی منم معلوم نیست. میخوام بگم تو خواب های من، زیبایی ظاهری نیست، چه بسا غیر خواب هم به نظرم همه یه جورایی زیبایی دارن. یعنی تقریبا خیلی غیر ممکنه کسی رو ببینم و فکر کنم چیزی برای زیبا بودن ندار
گزارش مستند
حسینیه ریحانه الحسین(ع) کرمانشاه، در آتش دشمنی آشوبگران با مردم و مقدسات مردم سوخت.
روایتی از شعله ها و اشک ها.
#روایت_کرمانشاه
#از زبان مردمجاوید دانلود بانک لینک های دانلود فيلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
مهر که میاد نمیدونم چرا همه تو اینستاگرام اصرار دارن از خاطرات مدرسه شون بگن. معلوم میشه حتی برای اونایی هم که ازش خاطرات تلخی تعریف ميکنن روزای موندگاری بوده! من که اساسا نه روزای خوبشو یادمه نه روزای نحسشو. نه تنها مدرسه که از دانشگاه هم خاطره خاصی رو برای خودم هی مرور نکردم تا چنان تو مغزم تثبیت شه که انگار همین دیروز اتفاق افتاده. وقتی بزرگ شدم و فهمیدم نظام آموزش و پرورش مملکتم تا چه حد قاتل استعداد و انسانیت و اخلاق آدماس، تا چه حد آلوده
یعنی خنگتر از شماها خودتونید . نمیگم فیلترینگ لازم نیست، بعضی محتواها مناسب سن بچه ها نیست، بعضی پیج ها ی هست و خب کی از منتقد و معترض خوشش میاد . ولي اینکه حتی سایت های آموزشی و علمی خارجی هم فیلتر باشن دیگه واقعا عجیبه . توی این هفت هشت سالی که من به طور اینترنتی دارم چیزهای مختلفی رو یاد می گیرم ( چون پولدار نیستم که کلاس برم و هزینه سنگین بدم )، همیشه با مشکل فیلترینگ محتواهای مفید و آموزشی مواجهه بودم . یه جوری فیلتر ميکنن که ا
از طرف میپرسن میشه با کفش نماز خوند؟ میگه ما که خوندیم شد!
نمیدونم این از نظر شما بی معنیه یا بی مزه س یا چی. ولي راستش برای من خیلی الهام بخش و تلنگرطور بوده همیشه! خیلی وقتا آدما میگن نمیشه فلان کار رو کرد. وقتی میپرسی چرا؟ جواب میدن کیو دیدی اینکارو کنه؟ یا تا بوده همین بوده و از این حرفا. ولي فکرشو که میکنی میبینی خیلی وقتا یه سری قانون های خودساخته دارن محدودت ميکنن که انقدر بهشون بها دادی که راستی راستی باورت شده از ازل توی طبیعت وجود داشت
دیروز متنی رو میخوندم، برام خیلی جالب بود و نکته این بود که خودم درگیرشم. متن حرف از یه مثلث میزد. ضلع اول این مثلث کمال گرایی بود. آدمای کمال گرا و ایده آل، بلند پروازیهای خیلی بزرگی دارن و یا رویای نامبر وان بودن همیشه تو ذهن اونا تداعی میشه. کمال گراها آدمای هدفمندی هستن، چون همیشه هدفی دارن اما اون رو آنقدر بزرگ انتخاب ميکنن که از پسش بر نمیان. بذارین یه مثال بزنم. خیلی وقتا قبل از شروع کار میشینیم و به نتیجه کار توجه میکنیم یا حتی ی
ممنون از همه شما دوستان که حمایت کردید! دوستانی هم که یکم سن و سال دارن. خواهشاَ اینقدر به ما نتوپید. شما عزیزان هم خودتون درمان سرطان رو کشف نکردید که ا.آهو دانلود بانک لینک های دانلود فيلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
درباره این سایت