نتایج جستجو برای عبارت :

من قورباغه درختی هستم که ضد افتاب میزنم

چند قورباغه از جنگلی عبور می‌کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به آن دو قورباغه گفتند: «که دیگر چاره‌ای نیست، شما به زودی خواهید مرد.» دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه‌های دیگر مدام می‌گفتند که دست از تلاش بردارند چون نمی‌توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خ
روزی دو قورباغه با هم کنار برکه مشغول صحبت بودند قورباغه کوچک به قورباغه بزرگ می گفت: وای پدر، من دیروز یک هیولای وحشتناک دیدم. او به بزرگی یک کوه بود و روی سرش هم شاخ داشت. دم درازی داشت و پاهایش هم سم
 
داشت.
 
قورباغه پیر که در دلش به صحبت های پسرش می خندید گفت: بچه جان اونی که تو دیدی هیولا نبود فقط یک گاو نر بوده که خیلی هم بزرگ نیست و شاید فقط یک کمی از من بزرگ تر باشد!
پسر از این حرف تعجب کرده بود، پدرش به ا وگفت: من می توانم خودم را به همان اند
قصه کودکانه خارخاری
یکی بود یکی نبود.
خارخاری آب دهانش را قورت داد و به خانم فیله سلام کرد. فکر می کنید خارخاری یک خارپشت بود؟
خارخاری یک قورباغه بود که همش تنش می خارید.
خانم فیله گفت: چی شده؟»
خارخاری گفت: می شود پشتم را. بِخارانی؟»
خانم فیله گفت: من که انگشت بِخاران ندارم، من فقط می توانم ماساژ فیلی بدهم!»
قورباغه رسید به آقا ماره و با ترس و لرز گفت: می شود پشتم را بخارانی؟»
آقا ماره فکر کرد و گفت: من که انگشت بِخاران ندارم، من دو تا کار
قصه کودکانه قورباغه پر حرف
خونه خاله قورباغه مهمون اومده بود.یه مهمون قورباغه ای. قوری قوری دختر صاحبخانه پیش مهمان آمد و با ادب سلام کرد. مهمان از قوری قوری خوشش آمد و گفت: به به چه قورباغه ی مۆدبی بیا ببینم عزیزم تو کلاس چندمی چند سالته . قوری قوری جواب همه سوالهای مهمان را داد. مهمان گفت: آفرین صد آفرین عزیزکم قورقورکم . قوری قوری گفت: من شعر هم بلدم قور قور کنم . مهمان گفت: راست می گی بقور ببینم. قوری قوری شروع کرد به شعر قوردن. قور قور و قور
 یکی بود یکی نبود، در کنار جنگلی انبوه برکه‌ای بود که در آن یک قورباغه زندگی می‌کرد. هنوز مدت زیادی نبود که قورباغه به دنیا آمده بود. اول خیلی کوچولو بود. اما حالا داشت کم‌کم بزرگ می‌شد. چند روز بود که مرتب از توی آب به بیرون سرک می‌کشید. انگار دلش می‌خواست ببیند بیرون چه خبر است خب، این‌طور که نمی‌شد. او از داخل برکه نمی‌توانست همه جا را ببیند. بالاخره تصمیمش را گرفت و یک روز صبح که هوا آفتابی بود با یک جست از برکه بیرون پرید. چند بار بالا
قصه کودکانه قورباغه سبز
جنگل و مرداب، ساکت ساکت بود. سنجاب، دارکوب، جوجه‏ تیغی و لک ‏لک در حال چرت زدن بودند؛ اماقورباغه‏ ی سبز، هنوز بیدار بود! او با دقّت، به این طرف و آن طرفش نگاه می‏کرد.
ناگهان.
ویز. ویز. ویز.
بیز. بیز. بیز.
وز. وز. وز.
یک مگس بزرگ نشست روی نوک دماغ سنجاب! سنجاب همان‏طور که چشم‏هایش را بسته بود، دستش را کوبید روی نوک دماغش.
مگس فرار کرد. دارکوب، جوجه‏تیغی و لک ‏لک چشم‏های‏شان را باز کردند. سنجاب دماغش را گرفت و گ
یه روز آقای قورباغه كه حسابی از اندازه گاو شگفت زده شده بود، می ره پیش خانواده اش و خودش رو باد می كنه و از اونها می پرسه كه ایا اندازه گاو، بزرگ شده یا نه. .لاله دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
قصه صوتی تصویری مخصوص کودکان عزیز
پرنسس برای تولدش یه توپ طلا کادو گرفت. یه روز که داشت با توپش بازی می کرد، توپ افتاد توی چاه. همون موقع یه قورباغه اومد و .نماوا کلیپ 10 بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
قصه ی اعتماد می گویند در ایام خیلی دور، یک فرشته از آسمان به زمین فرستاده شد تا ببیند بچه قورباغه و بچه گنجشک چرا خوشحال نیستند.فرشته، اول به بچه قورباغه رو کرد و پرسید: خب عزیزم، بگو ببینم مشکل چیست؟".بچه قورباغه گفت: من ناراحتم چون یک جفت پا ندارم".فرشته در حالی که چوب جادویش را از جیب کتش درمی آورد پرسید: همین؟"، و قبل از این که بچه قورباغه جوابی به او بدهد یک جفت پا به او هدیه کرد، بچه قورباغه در حالی که دو پای قوی اش را برانداز می کرد گفت: این
پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر برایان تریسی
 
10 اسلاید
 


پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر بریان تریسی
پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر بریان تریسی 10 اسلاید …
دریافت فایل
دانلود رایگان کتاب هزار طلسم
پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر برایان تریسی
 
10 اسلاید
 


پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر بریان تریسی
پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر بریان تریسی 10 اسلاید …
دریافت فایل
دانلود رایگان کتاب هزار طلسم
پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر برایان تریسی
 
10 اسلاید
 


پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر بریان تریسی
پاورپوینت خلاصه ای از كتاب قورباغه را قورت بده اثر بریان تریسی 10 اسلاید …
دریافت فایل
دانلود رایگان کتاب هزار طلسم
در آزمایشگاه پروفسور قورباغه، هر روز ماجراهای خنده‌داری اتفاق می‌افتد. یک تیم تحقیقاتی خستگی‌ناپذیر تحت سرپرستی دانشمند قورباغه، دستیار آزمایش. آوا دانلود, بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد
در آزمایشگاه پروفسور قورباغه، هر روز ماجراهای خنده‌داری اتفاق می‌افتد. یک تیم تحقیقاتی خستگی‌ناپذیر تحت سرپرستی دانشمند قورباغه، دستیار آزمایش.نسیم کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود…مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.آن مورچه آز دهان او بیرون آم
داستان کودکانه شوخی بد
هدف از قصه امشب مهربانی و دوستی در کودکان هست.
روزی روزگاری تو یه جنگل سرسبز و زیبا رودخونه بزرگی بود که داخل اون پر از قورباغه های بزرگ و کوچیک بود و هر روز غروب خرگوشها نزدیک این رودخونه میومدن و بازی میکردن. یه روز یکی از این خرگوشها که مشغول بازی بود چند تا قورباغه رو دید که تو قسمت کم عمق رودخونه شنا میکردن.خرگوش کوچولو با خودش فکر کرد که یه کمی با این قورباغه ها شوخی کنه پس دوستش رو صدا زد و گفت: بیا به این قورباغه ها
دانلود پاورپوینت زندگی در یک استخر، چرخه زندگی قورباغه پاورپوینت زندگی در یک استخر چرخه زندگی قورباغه فرمت فایل: پاورپوینت تعداد اسلاید:17 در این پاورپوینت تمام مراحل زندگی قورباغه به صورت تصویری آورده شده است. . دریافت فایل دانلود برای شما
معانی مختلف گنهران
معانی مختلفی درباره نام گنهران وجود دارد که به بررسی آنها می پردازیم:
گنهران دراصل نام گلی به نام گلعرانه بوده که دراطراف کوههای آن به وفور یافت میشود وتاریخچه آن طبق گورهای یافت شده درآن به دوران اشکانیان میرسد
گنهران ابتدا به نام گلهران بود به دلیل داروهای گیاهی بسیار زیادی که دران یافت میشد ومیشود وبه مرور زمان به نام امروزی انتقال یافته وسابقه تاریخی اون باتوجه به گفته استاد تاریخ ما به نام اقای محمدی به زمان اشکانی
این روزها صحبت از حجاب و بی حجابی زیاد است
به راستی اگر به گذشته نگاه کنیم ،به فیلم ها و عکس های مربوط به آن سالها ، تغییرات اساسی بوجود آمده در فرهنگ حجاب و پوشش ن و مردان ایرانی به راحتی مشهود است.
به راستی چه شد که به اینجا رسیدیم ؟!
چگونهوضعیت حجاب ایران اسلامی به این شکل در آمد؟
چطور چادر جای خود را به مانتو داد و مانتوی گشاد و بلند ، تنگ و اندامی شد ؟
چرا رنگ های تیره و پارچه ضخیم جای خود را به رنگ های روشن و پارچه نازک (بخوانید پارچه توری
آخرین اخبار از سریال "قورباغه" با بازی نوید محمدزادهسریال قورباغه به کارگردانی هومن سیدی از شبکه نمایش خانگی پخش می شود. این اولین سریال ساخته شده توسط هومن سیدی در شبکه نمایش خانگی است. همچنین برای اولین بار نوید محمدزاده در یک اثر از شبکه نمایش خانگی حضور دارد. نخستین تریلر رسمی این سریال بعد از گذشت ۹ ماه از فیلمبرداری منتشر شد. بازیگران سریال قورباغهنوید محمدزادهصابر ابرسحر دولتشاهیفرشته حسینیآناهیتا افشارهومن سیدینوید پورفرجفیل
گروه ضد شیطان
مارپلا کنار آتیش اون افراد که توی کلیسا بودن نشست و گفت: معذرت می خوام واقعا فکر کردم مزاحمین من مارپلا هستمو بعد اونها به ترتیب شروع به معرفی کردن خودشون کردن:من نادیا هستممن جک هستممن اولویا هستممن مایک هستم
ادامه مطلب
پایه یازدهم انشا ضرب المثل در حوضی که ماهی نیست قورباغه سپهسالار است
مقدمه:بیان این موضوع که وقتی مسئولیت انجام کاری به فرد نابلد و ناشایست سپرده می شود و عده زیادی از این وضعیت ناراحت هستند، عموما از ضرب المثل در حوضی که ماهی نیست قورباغه سپهسالار است استفاده می کنند که نشان دهنده لیاقت کم این شخص است و او باید جایگزین فرد دیگری شود.
تنه انشاء:فردی در یک زمینه فعالیت و یا عرصه  خاص حضور ندارد و عده دیگری جایش را می گیرند و سعی می کنند کاری که
چه کاردستی قورباغه با شکل دایره درست کنیم؟

وسایل مورد نیاز کاردستی قورباغه
نحوه ی درست کردن قورباغه کاغذی
تکمیل کاردستی قورباغه


کاردستی قورباغه
قورباغه دوزیستی هست که از طریق آبشش تنفس می کند. در آب تخم گذاری می کنند. با رشد نوزاد قورباغه، ابتدا پاهای عقبی و سپس پاهای جلویی او شروع به رشد می کنند، شش ها بزرگ می شوند و قورباغه جوان با نگه داشتن سر خود در بالای آب، می تواند تنفس کند. به تدریج دم او کوتاه تر می شود تا این که قورباغه جوان شبی
بعد از مقداری پیاده روی، بالاخره متوجه شدم که چه چیزی مرا از درون آزرده می‌کرد: من برای خودم ارزشی قائل نبودم.
متوجه شدم که افکار منفی خیلی زیادی درباره خودم در ذهنم پرسه می‌زنند. "تو کافی نیستی"، "به اندازه کافی خوب نیستی"، "رقت انگیز هستی".
دلیل آزردگی‌ام همین بود؛ اینکه از درون می‌سوختم. یا بهتر بگویم، از درون خودم را می‌سوزاندم. می‌خواستم باور کنم که من یک انسان مزخرف و به‌درد نخور هستم. اما الآن، که این کلمات را می‌نویسم، عمیقا به این
داستان مورچه و سلیمان داستان رابادقّت بخوان وبرای دیگران نمایش بده. روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.ناگاه دید آن قور
داستان مورچه و سلیمان داستان رابادقّت بخوان وبرای دیگران نمایش بده. روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.ناگاه دید آن قور
داستان روزی که خورشید خانم قهر کرد
خورشید خانم تازه از خواب بیدار شده بود. موهای طلایی رنگ و پرنورش را شانه زد و به زمین نگاه کرد. بچه ها دستهایشان رابه هم گره کرده بودند و میچرخیدند. گلها و درختان سرسبز، شبنم روی برگهایشان را نوازش میکردند. پروانه ها خنده کنان دور گلها پرواز میکردند و بالاخره همه و همه شاد و خوشحال بودند. خورشید خانم با نوک انگشتش پشت گنجشک کوچکی را قلقلک داد. اما گنجشک عرق پیشانی اش را خشک کرد و گفت: وای .چقدر امروز هوا گرم ش
مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا (س) - فاطمیه دوم | واحد | قدم ميزنم زیر بارون قدم ميزنم مثل مجنون _ هیئت فدائیان حسین(ع) | چهارشنبه ۹ بهمن ماه ۹۸ - شب دوم | حر.رزا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
امام زمان مثل برف می آید .مثل برف آرام ، مثل برف مهربان ، و یک روز صبح ناگهان ، همه جهان را سپید پوش می کند . عادل و صبور ، مثل برف . یا امام زمان عج !من عاشق تو هستم من از بچگی عاشق برف بودم تمام سال انتظار می کشیدمبرای صبح سپیدی که برف می آید من واقعا منتظر تو هستم منتظر آن لحظه ای که بیایی و به تو بگویم : برف نو برف نو سلام سلام شادی آوردی ای امید سپید همه آلودگی است این ایام .
یکی بود و یکی نبود. غیر از خدای بزرگ و مهربان هیچکس نبود. یک روز صبح قبل از طلوع آفتاب ، مثل همه روزهای گذشته دیگر خروس روی صخره ای پرید و سه بار با صدای بلند قوقولی قوقو کرد. سپس در حالیکه از روی صخره پایین می اومد گفت:اکنون خورشید طلوع خواهد کرد و زندگی دوباره آغاز خواهد شد. وگلها شکوفا می گردند .
پس از این حرف خورشید از پشت کوه های بلند پیدا شد.
یکی از مرغها گفت : من با گوشهای خودم شنیدم و با چشم های خودم دیدم که وقتی قوقولی قوقو کردی خورشیددر آس

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

دانلودستان وبلاگ نمایندگی شادآباد تجارت الکترونیک دانلود پاورپوینت مقالات اپلیکیشن وبلاگ فواره آب ♚قصر مجازی♚ مخزن کتاب و مقالات هوش مصنوعی فروشگاه اینترنتی گوگل کالا