داستان کودکانه
یاسمن و دارکوب قرمز
یک روز غروب یاسمن رفت پشت پنجره اتاقش و پنجره را باز کرد. یک دارکوب قرمز را دید که روی تنه درخت توی حیاط نشسته بود. او منقار بلندش را تق تق تق تق تق به تنه درخت میکوبید.
یاسمن به دارکوب گفت: پس تویی که هر روز من را از خواب بیدار میکنی؟ »
دارکوب گفت: آره. من باید نوکم را تند و تند به تنه درخت بکوبم. وقتی گرسنه هستم با منقارم تنه درخت را سوراخ میکنم، بعد با زبان بلندم که نوک چسبانکی دارد، کرمها را از توی سوراخ درخ
پکیج جامع کتاب ها و داستان های زبان پرتغالی
شاید این مطالب برایتان مفید باشد
کتاب صوتی رویای ساحره از فلوریندا دانر
3 روز پیش
دانلود کتاب جادوی ذهن خود درمانی و شفابخشی
3 روز پیش
کتاب پنجاه و سه نفر (بزرگ علوی)
3 روز پیشدانلود فایل پکیج جامع کتاب ها و داستان های زبان پرتغالی
عنوان فایل : پکیج جامع کتاب ها و داستان های زبان پرتغالی
دسته بندی : سایر محصولات
کتاب های زبان پرتغالی,داستان های زبان پرتغالی,پکیج کتاب های پرتغالی,پکیج کتاب های زبا
قصه کودکانه فقط یک جعبه
یک جعبه، وسط جاده افتاده بود.روباهی از راه رسید. روباه که همیشه گرسنه بود، جعبه را بو کرد و گفت: چه جعبه ی بزرگی! حتماً توی آن یک مرغ چاق و چله هست!» و سعی کرد جعبه را باز کند.کمی بعد، مار از راه رسید.مار، همیشه دنبال چیزهای عجیب و غریب می گشت. برای همین، دور جعبه حلقه زد و گفت: چه جعبه ی شگفت انگیزی. حتماً توی آن یک چیز عجیب هست!» و سعی کرد، جعبه را از چنگ روباه در آورد.کلاغ از راه رسید.کلاغ که همیشه به فکر کش رفتن بود، گفت:
سلام دوست عزیز
امیدوارم در حالی که داری این مطالب رو میخونی خوب و سرحال باشی.
تو این نوشته که توی ویرگول منتشر کردم، داستان زبان یادگرفتن خودم رو برای شما تعریف کردم. من از این داستان البته هدفی دارم و امیدوارم شما هم فایده لازم رو از نوشته ببرین.
نوشته من شامل 5 قسمت خواهد بود:
یادگیری زبان قبل از ورود به کلاسهای فشرده تافل
دوره یادگیری زبان انگلیسی بعد از کلاسهای فشرده تافل
شروع یادگیری زبان فرانسه با معلم و کلاس
دوره خودآموزی زبان فرا
داستان کودکانه صلح حیوانات
مزرعه بزرگی در کنار جنگل قرار داشت . این مزرعه پر از مرغ و خروس بود . یک روز روباهی گرسنه تصمیم گرفت با حقه ای به مزرعه برود و مرغ و خروسی شکار کند .
رفت ورفت تا به پشت نرده های مزرعه رسید . مرغها با دیدن روباه فرار کردند و خروس هم روی شاخه درختی پرید .
روباه گفت : صدای قشنگ شما را شنیدم برای همین نزدیکتر آمدم تا بهتر بشنوم ، حالا چرا بالای درخت رفتی ؟
خروس گفت : از تو می ترسم و بالای درخت احساس امنیت می کنم .
روباه گفت : مگر
بانوى خردمندى در کوهستان سفر مى کرد که سنگ گران قیمتى را در جوى آبى پیدا کرد.روز بعد به مسافرى رسید که گرسنه بود.بانوى خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با مسافر شریک شود.مسافر گرسنه، سنگ قیمتى را در کیف بانوى خردمند دید از آن خوشش آمد و از او خواست که آن سنگ را به او بدهد.زن خردمند هم بى درنگ، سنگ را به او دادمسافر بسیار شادمان شد و از این که شانس به او روى کرده بود،از خوشحالى سر از پا نمى شناخت.او مى دانست که جواهر به قدرى با ارزش است که تا آخر
احتمالا شنیده باشید خواندن داستان های کوتاه به زبان انگلیسی و هم چنین بلاگ ها, مقالات, اخبار ها و نیز داستان های کوتاه یکی از بهترین و موثرترین روش ها برای یادگیری زبان انگلیسی است در قالب این داستانها هم گرامر انگلیسیو نیز ساختار جملات و لغات آورده شده است و با خواندن این داستان ها می توان به خوبی به هر کدام از قسمتهای زبان انگلیسی مسلط شد.مزیت خوبی که داستان های کوتاه انگلیسی میتواند داشته باشد این است که تنوع زیادی در داستانه
داستان آرزوی زرافه کوچولو
زرافه کوچولو آرزوهای عجیب و غریبی داشت.
آرزوی زرافه کوچولویک شب آرزو کرد که گردنش خیلی خیلی دراز باشد. همان موقع، فرشته ی آرزو از آن جا گذشت. صدایش را شنید. به او لبخند زد. آن وقت گردن زرافه کوچولو دراز شد. دراز و درازتر. رفت و رفت تا به آسمان رسید. حالا سرش در آسمان بود وتنه اش روی زمین.زرافه کوچولو به این طرف و آن طرف نگاه کرد. همه جا پر از ستاره بود. اول، یک عالمه با ستاره ها بازی کرد، بعد، گرسنه اش شد. هام. هام. هام. س
هرداستان کوتاه به دو عنصر اساسی یعنی شخصیت و روایت نیاز دارداگر داستانی یکی از این دو عنصر را نداشته باشد
داستان موفقی نخواهد بود.
شخصیت می تواند انسان باشد یا یک تکه سنگ. مهم این است که به شخصیت داستان فردیت و توان بخشید بدون شخصیت
ماجرا نداریم و داستان اتفاق نمی افتد.بیشتر داستان های ناموفق در شخصیت پردازی لنگ می زنند یکی از عناصری که بسیار به شخصیت کمک می کند
زبانی است که داستان نویس با آن صحبت می کند.
در واقع عنصراصلی شخصیت پردازی زبان شخ
پسر زنی به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند.
بنابراین زن دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد. این زن هر روز به تعداد اعضاء
خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت
پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می گذشت نان را بر دارد. هر روز مردی
گوzwj;ژ پشت از آنجا می گذشت و نان را بر میداشت و به جای آنکه از او
تشکر کند می گفت:
داستانضرب المثل آدم گرسنه سنگ را هم می خورد
مورد استفاده:
یعنی هر چیزی در جای خودش ارزش واقعی خود را نشان می دهد.
داستان ضرب المثل:
روزی روزگاری لقمان حكیم با پسرش از كوچه ای عبور می كردند كه ناگهان صدای اذان شنیدند. پسرش گفت: پدر برای نماز به مسجد برویم و بعد از نماز برای نهار به منزل برویم. امروز مادرم برای نهار غذای خوشمزه ای آماده كرده. لقمان و پسرش به مسجد رفتند و بعد از خواندن نماز، پسر مسیر خانه را در پیش گرفت لقمان كمی صبر كرد و گفت: اگر م
پدربزرگ و مادربزرگ من ۸۰ سال، یعنی از ۱۵ سالگی با هم بودند. آنها در جنگ هم با هم بودند، پدربزرگم دستش و مادربزرگم شنواییش را از دست داد. آنها فقیر و گرسنه بودند، شش بچه بزرگ کردند و خانوادهشان را حفظ کردند. وقتی بازنشسته شدند، نزدیک دریا رفتند. مادربزرگم دو بار سرطان را شکست داد و پدربزرگم یک بار سکته کرد. او همیشه برای مادربزرگم گل میخرید و یکدیگر را واقعا دوست داشتند. آنها در ۹۵ سالگی و به فاصله یک روز درگذشتند.
اگر کسی به دیگری طعنهای دلسوز بزند و بعد پشیمان شود و بخواهد از دل طرف دربیاورد، کسی که مورد طعنه قرار گرفته است، میگوید: ”زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است“. زخم شمشیر، خوب میشود، ولی زخم زبان، خوب نمیشود و در این مورد داستانی میگویند:
در زمان قدیم مرد هیزم شکنی بود که با زنش در کنار جنگلی توی یک کلبه زندگی می کرد. مرد هیزم شکن هر روز تبرش را برمی داشت و به جنگل می رفت و هیزم جمع می کرد. یک روز که مشغول کارش بود صدای نا
داستان کودکانه با موضوع درختکاری
سالها پیش، کشاورزی، یک کیسه ی بزرگ بذر را برای فروش به شهر می برد.
ناگهان چرخ گاری به یک سنگ بزرگ برخورد کرد
و یکی از دانه های توی کیسه روی زمین خشک و گرم افتاد.
دانه ترسید و پیش خودش گفت: من فقط زیر خاک در امان هستم.
گاوی که از آنجا عبور می کرد پایش را روی دانه گذاشت و آن را به داخل خاک فرو برد.
دانه گفت: من تشنه هستم، من به کمی آب برای رشد و بزرگ شدن احتیاج دارم. کم کم باران شروع به باریدن کرد.
صبح روز بعد دانه یک جو
داستان
دانه ی خوش شانس
سالها پیش، کشاورزی، یک کیسه ی بزرگ بذر را برای فروش به شهر می برد
ناگهان چرخ گاری به یک سنگ بزرگ برخورد کردو یکی از دانه های توی کیسه روی زمین خشک و گرم افتاد.
دانه ترسید و پیش خودش گفت: من فقط زیر خاک در امان هستم.
گاوی که از آنجا عبور می کرد پایش را روی دانه گذاشت و آن را به داخل خاک فرو برد.
دانه گفت: من تشنه هستم، من به کمی آب برای رشد و بزرگ شدن احتیاج دارم. کم کم باران شروع به باریدن کرد.
صبح روز بعد دانه یک جوانه کوچولوی
در این مطلب داستان های کوتاه و صوتی به صورت زیر نویس در ویدیو هایی کوچک معمولا کمتر از 1 ساعت در 6 سطح زبان از مقدماتی تا پیشرفتهآمادهشده برای مشاهده ویدیو و درسترسی به بر روی هر سحی که مد نظرتان است کیک کنید
داستان زبان انگلیسی سطح 1
داستان زبان انگلیسی سطح 2
داستان زبان انگلیسی سطح 3
داستان زبان انگلیسی سطح 4
داستان زبان انگلیسی سطح 5
داستان زبان انگلیسی سطح 6
ضامن آهو، یکی از القابی است که در میان توده مردم به امام هشتم حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه نسبت داده شده است، و حتی برخی از محققان این لقب را برگرفته از داستانهای گوناگونی می دانند که در کتب تاریخی نقل شده است که مشهورترین آن بدین صورت می باشد که: روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا علیه السلام در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد، امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچ
در پست امروز از وب سایت کاردوآنلاین کتاب داستان شبح وفادار The Faithful Ghost را به شما تقدیم میکنیم. این کتاب داستان شامل پنج داستان بسیار مهیج در رابطه با اشباح می باشد. برخی از این داستان ها خنده دار، برخی ناراحت کننده و برخی نیز واقعاً وحشتناک هستند. داستانهای مربوط به اشباح و ارواح برای بسیاری از زبان آموزان می تواند جذاب باشند. بنابراین به تمامی کسانی که به این حوزه از داستانهای کوتاه علاقهمند هستند کتابی که در این قسمت از وب سایت کاردو
داستان Listeners
در دنیایی که مفهوم موسیقی در آن وجود ندارد، داستان از زمانی آغاز میشود که پسری با دختری اسرار آمیز به نام "میو" آشنا می شود. دختری که یک رابط ورودی موسیقی در بدنش قرار دارد. این دو نفر با تاریخ موسیقی راک آشنا میشوند و به سفری فراموش نشدنی می روند.
ژانر : علمی تخیلی، موزیک
زبان : ژاپنی
رده سنی:+13
زبان انیمه : ژاپنی
تعداد قسمت ها: 12زمان هر قسمت : 23 دقیقهکیفیت : HD 720p - 480p - 1080pآغاز پخش : بهار 2020-وضعیت : در حال پخشروز پخش Listeners : شنبه ها
موضوعات انشا پایه به پایه :
پایه هفتم۱- شرح کوتاهی برای یک عکس خانوادگی .۲- کشیدن یک تصویر برای یکی از حکایات کتاب و نوشتن زیر نویس.۳- پنجره ای رو به پاییز.سفری خیالی به قطب شمال.۴- جان بخشی نشانه های اختصاری در یک داستان کودکانه.۵- ساحل دریا در غروب پاییز.۶- چهارشنبه سوری .۷- مهربان کیست در آیینه دل؟۸- انشا با شبکه های معنایی الف ( دریا - طوفان- ماهیگیر - قایق - کلبه )ب ( پاییز - کلاغ- خش خش - خزان- رخوت- شاخه - خشک- خورشید- سرخ- درخت)۹ توصیف یک جزیره ن
فارسی (خوانداری) : درس ۳ داستان من و شما
درس ۳ داستان من و شما
خودارزیابی ص ۲۵
۱. مقصود از آواهای دل نشین » و نغمه های مهربانی » چیست ؟ این نغمه ها و آواها ، لالایی و ترانه هایی هستند که مادرها از ابتدای تولّد برای بچه های می خوانند.
۲. چرا ، زبان موجودی زنده ، معرفی شده است ؟ زیرا زبان فراز و فرودهای مختلفی داشته ، در طول زمان تغییرات زیادی کرده و نسل های مختلفی با آن سرو کار داشته اند و تحوّلاتی در آن ایجاد شده است. این مسایل باعث می شوند که زب
دانلود سریال داستان گل رز Gül Masalı
ژانردرامسال تولید۲۰۲۲محصولترکیهمدت زمانN/Aوضعیت پخشدرحال پخشزبانترکی
خلاصه داستان: داستان گل رز روایت کننده داستان غنچه” و تپراک” است که غنچه به واسطه میراثی که پس از مرگ مادرش برایش به جا مانده، با رازهایی پنهان از گذشته مواجه میشود و تپراک، پسر خانواده آتابی، یکی از سرشناسترین خانوادههای اسپارتا است…
سلام
شغل من کتابفروشی هست و علاقه ام و عشقم هم کتاب هست .
امروز می خواهم اسم چند کتاب خوب که کمک میکند تا در نویسندگی توانایی کسب کنید معرفی کنم.
چگونه می توان داستان نویس شد ؟
نویسنده جمال میر صادقی
نشر سخن
.
داستان نویسی به زبان آدمیزاد
زندی اینگرمنسن و پیتر اومی
نشر آوند دانش
.
داستان نویسی برای کودکان
به زبان آدمیزاد
نویسنده : لیسا روجانی بوچیری و پیتر اومی
نشر آوند دانش
هن
داستان سردار پایداری به زبان فرانسوی به نویسندگی عطیه چک نژادیان
Sardar Paydari Auteur Atieh CheknejadianSon départ a été incroyable. c'est la nuit ; Je suis plein de larmes, je ne sais pas pourquoi? J'ai lesentiment d'un être humain qui semble perdre son être cher.Je suis plein de larmes, à tel point que le monde doit porter un parapluie sur elle.C'est l'heure dusommeil; Je ferme les yeux et tombe dans un profond sommeil, soudain le bruit d'un gémissement deministre m'excite.شما میتوانید ادامه داستان را به زبان فرانسوی در pdfمطالعه کنید
دریافت
مجموعه: داستانهای خواندنی (2) داستان کوتاه آموزنده روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خيابان کم رفت و آمدی می گذشت. ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خيابان ، یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کردمرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند.پسرک گریان، با تلاش فراوان بالاخره توانست
داستانی که در این وبلاگ با شما به اشتراک خواهم گذاشت. داستان سرگذشت یک معلم سپاه دانشی در اواخر حکومت پهلوی هست.
داستان به پایان نرسیده و به مرور کامل می شود.
پس شاید به بعد از انقلاب هم کشیده شود.
داستان به زبان فارسی روایت شده ولی گفتگوی میان اشخاص، گیلکی است.
در شیوه نوشتار گفتگوها به گیلکی به اصول نگارش بر مبنای حروف عربی که در فارسی نیز رعایت می شود پایبند مانده ام.
اگر پرسشی درباره شیوه نگارش در این داستان دارید با کمال میل پاسخگو هستم.
ترجمه داستان Clay
به تعداد 10 صفحه قابل ویرایش ورد
مناسب اساتید و دانشجویان زبان انگلیسی
خانم مدیر به او اجازه داده بود که به محض تمام شدن عصرانهrlm;ی زنrlm;ها به مرخصی برود و ماریا چشم انتظار مرخصی شبانهrlm;اش بود. آشپزخانه پاک و پاکیزه بود: آشپز گفت که عکس آدم روی پاتیلrlm;های بزرگ پیداست. آتش مطبوع و درخشان بود و روی یکی از میزهای کناری چهار نان کشمشی بزرگ بود. ظاهرا بریده نشده بود، ولی اگر نزدیکrlm;تر میrlm;رفتی میrlm;دیدی که به تکهrlm;های کلفت دراز و مسا
پایه یازدهم انشا با موضوع هر کس به امید همسایه نشیند گرسنه می خوابد
مقدمه:در صورتی که کسی به امید کمک دیگران بنشیند قطعا با مشکلات و گرفتاری های زیادی در زندگی اش روبرو می شود و حتی ممکن است از مرحله ای به بعد کاملا به دست فراموشی سپرده شود و زندگی اش نیز عاقبت خیر و خوشی برای او نداشته باشد، چون هیچ گاه وابسته بودن نمی تواند نتیجه صرفا خوبی برای انسان داشته باشد و بسیاری از ما را دچار مشکلات سخت و گرفتاری ها خیلی عجیب و بزرگ می کند.
تنه انشاء:ب
✨﷽✨ ✍روزی حاکمی به وزیرش گفت: امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند. چند روز بعد حاکم به وزیر گفت: امروز میخواهم بدترین قسمت گوسفند را برایم بیاوری و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.
حاکم با تعجب گفت: یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟ وزیر گفت: "قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"
قدر 4 چیز را پیش از
دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول خبر داد ؛امین اله بخشی مشکول که سالیان درازی است بخشی از عمر خود را صرف آموختن زبان انگلیسی نموده است وتا به حال چند شعر از شاعران انگلیسی زبان را به زبان فارسی سلیس وروان ترجمه کرده است.درحال حاضر علی رغم مشغله های ذهنی فراوان گاه گاهی نیز از وقت های خود می د وآن را صرف ترجمه داستانهای کوتاه انگلیسی به زبان فارسی می نماید تا مورد بهره برداری طالبان علم وجویندگان دانش قرار گیرد.این خود آموخ
درباره این سایت