نتایج جستجو برای عبارت :

سر گذشته قطره کوچک باران

بر گر فته از کانال انشا 21 برای
پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید   
روزهای بارانی همیشه یک طور خاص‌اند. اصلاً همین که از خواب بیدار شوی و پرده را برای دعوت نور خورشید به خانه کنار بزنی و باران را ببینی، برای شروع یک روز پر از دل‌تنگی کافی‌ست!همین که ببینی آسمان گریه می‌کند و حسابی دلش گرفته یاد بغض کهنه‌ات می‌افتی؛ خصوصاً اگر اول بهار هم باشد. بهار و باران دو یار جداناشدنی‌اند و از ازل پیوندی مقدس با آسمان داشته‌اند. همین ک
ابر کوچولو، ناراحت بود. رفت پیش مامان ابر. مامان ابر گفت: چی شده؟ باز با ابرهای دیگر دعوایت شده؟ ابر کوچولو گفت: نه! با باد دعوایم شده است. هی مرا هُل می دهد و میزند به ابرهای دیگر. مامان ابر خندید و گفت: باد دوست ماست. مگر تو دوست نداری باران شوی؟ چشم های ابر کوچولو برق زد. آرزو داشت باران شود. برود روی زمین. گل های کوچولو را آب بدهد. با قطره های توی رودخانه همبازی شود. ابر کوچولو گفت: دوست دارم باران شوم. مامان ابر گفت: او، تو و ابرهای دیگر را به طرف
قصه ای از احزاب
می وزد باد و. ابر و باران است، یکسره خانه ابر میگیرد .
بی تو مردی کنار این پاییز، توی زردی برگ می میرد
می وزد باد و تو همین جایی بین عطر کنار این گلدان
حال ابری سیاه را دارم، نفسم! می رسی تو با باران؟
نفسم بند می آید از اینجا، نفسم باز گردانده ای من را؟
بی هوایم که بی هوا بروی، باز بر گل نشانده ای من را؟
بادبانم هوا نمی خواهد؟ باد و ابر و خدا نمی خواهد؟
عرشه ام را به بادها بدهم؟ کشتی ام ناخدا نمی خواهد؟
باز سرما و باد می گیرد، آسمان
گفتند: حاج آقا! باران نیامده است. نماز باران بخوانید.فرمود: بام خانه فلان یهودی ساکن محل خراب شده است، آن را تعمیر کنید تا باران ببارد.فردا همگی از جمله خود حاج آقا، آب و خاک و کاه را مخلوط و کاه و گل درست کردند و بام یهودی را تعمیر نمودند . .باران بود که می بارید!چه بارانی!!شیخ محمدباقر زندشهدوشهود3ص15
مقدمه:چه کسی می گوید که یک قطره در زندگی جایی را نمی گیرد و می توان به راحتی از آن گذر کرد مگر اینطور نیست که همین قطره ها جمع می شوند و از پس آن دریایی شکل می گیرد به عظمت دنیا.
تنه انشاء: از تنش ابرها باران تشکیل می شود و از آن قطره های باران هستند که از آسمان خدا بر زمین نازل می شوند از بین این قطره ها که شادی و خنده در کنار یکدیگر فرود می آمدند یکی از آن ها من بودم که همراه با دوستانم قل می خوردیم و می خندیدیم. اما در این بین ناگهان من از دوستانم
پایه هشتم صفحه۸۱  قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید
مقدمه:خدایی را شکر که برای خنداندن برگ و گل و طبیعت یک آسمان را به گریه وا می دارد و باران رحمتش را بر سرشان می پاشد.
تنه انشاء:در گرگ و میش صبح، ناگهان هوا مه آلود شد و ابرها بر جنب و جوش در آمدند. تکانی خورده و همه ی قطره های تلنبار شد.
دو ابر از جای گرم و نرمشان جدا شدند من نیز در میان آن ها بودم، ترس تمام وجودم را در برگرفته بود اما همه را که مثل خود می دیدم ترسم روبه کاستی می رفت. در میان ز
باران کند، 
باران رقت بار، 
 همواره در عبور:
وقت عبور تاریخ 
باران می‌آید 
و وقت عبور از تاریخ 
باران به خانه بازمی‌گردد. 
این شیشه‌های مه‌گرفته 
اندوه خدایان‌اند 
و اطلسی‌های کنج خیابان 
خیال کند عبور. 
در قلب من - که از خدا می‌سرایم- 
صدها خدای ملول آرمیده‌اند 
و قطرات باران 
چون بوسه‌های کند و رقت‌بار
اندوه‌ تاریخ‌اند، 
خیس و مدام، 
همواره خیس‌تر. 
 
 
✍️ مجیددادرس خالدی -حقوقدان 
امروز در میان هیاهوی نوشته های سال گذشته خودم به این متن برخوردم که نامش سمفونی آرامش بودو چون که فردا نمیتوانیم طبق سنت گذشته به دل طبیعت برویم ، نصمیم گرفتم دل و جانتان را به عمیق ترین و دل انگیزترین نقطه خلقت یعنی کویر ببرم امیدوارم از خواندنش لذت ببرید 
♦️در کوچه پس کوچه های کویر در میان بوته های خشک و تشنه بیابان پرسه ن به مانند قطره ای هبوط کرده در کویر ، در نقطه ای دور دست که کویر با آسمان قرابتی دیرین
انشا با موضوع روز معلم
عشق با تو آغاز شد.
کلاس خاطره ها با یاد تو جان گرفت.
تو در سپیدی برگ های دفتر دلمان جریان داری.
تو بودی و کوله باری از مهر؛
ما بودیم و تشنگی در وادی محبّت تو ما بودیم
و خانه های دلمان در آستانه چلچراغی از مهربانی ات.
بر لبت باران نور بود و دل ما کویر تاریکی؛
قطره قطره بر سطح ترک خورده زمین دلمان باریدی
و علم در ما جوانه زد.
نگاهت، مکتب عشق بود و ما مکتب نشین چشم هایت بودیم.
ما دست در دست تو نهادیم تا راه پرپیچ و خم زندگی
را با ت
پسرک با صدایی لرزان گفت: بابا پس فردا از طرف مدرسه می برن اردو ده هزار تومن پول بهم میدی؟؟ بابا سرشو بلند نکرد؛ با صدای آرام گفت: فردا کمی بیشتر مسافر می برم. پسر با وعده شیرین پدر خوابید. صبح رفت کنار پنجره. باران ریز و تندی می بارید. قطره های باران برای رسیدن به زمین انگار مسابقه داشتند. بند دل پسرک پاره شد . باخود گفت: تو این بارون که کسی سوار موتور بابا نمی شه. حالا قطرات اشک پسرک با قطرات بارون هماهنگ شده بود.
میهمان دوستی امام علیه السلام
راوی: یکی از نزدیکان امام رضا علیه السلام
مرد گفت: سفر سختی بود. یک ماه طول کشید».
امام رضا علیه السلام فرمودند: خوش آمدی!»
ببخشید که دیروقت رسیدم. بی پناه بودن مرا مجبورکرد که دراین وقت شب، مزاحم شما شوم».
امام لبخندی زدند و فرمودند: با ما تعارف نکن! ما خانواده ای میهمان دوست هستیم».
در این هنگام روغن چراغ گردسوز فرونشست و شعله اش آرام آرام کم نور شد. میهمان دست برد تا روغن در چراغ بریزد، اما امام دست او را آرام
باران نم‌نم می‌بارید و قطره‌های باران بعد از برخورد به شیشه پنجره شکل‌های زیبایی را خلق می‌کردند.به‌وضوح بوی باران حس می‌شد و احساس خوبی سراسر وجودم را گرفته بود.بی‌اختیار لب پنجره رفتم خواستم نفس عمیقی بکشم که ناگهان به خودم آمدم و یادم افتاد که باید بیشتر احتیاط کنم.
خلاصه داستان و قسمت آخر سریال بوی باران + بازیگران سریال بوی باراندر این نوشته از بخش فیلم و سریال پرتال محوبو دلبرانه قصد داریم به معرفی سریال بوی باران بپردازیماین سریال که یک سریال نسبتا طولانی به شمار میرود پیش بینی میشود که جزء سریال های پر مخاطب سیما قرار گیرد.این سریال پس از پخش چند قسمت از این مجموعه تغییر نام داد و نام قبلی آن سریال عروس تاریکی بود.در این نوشته بیشتر با بازیگران و عوامل این مجموعه آشنا خواهید شد و همچنین موضوع تغییر
انشای رنگی خدا
چشمانم را می بندم، واژه‌ی طبیعت را می نگارم روی دستم، قلبم سبز می شود، نیلوفری در قلبم می‌روید و می‌پیچد دور قلب سبزم. ساقه اش از ته روح شفافم سر می‌کشد. بالا می‌رود، بالا و بالاتر. فریاد می‌زند:بیا طبیعت این جاست‌.»
با نسیم بهاری هم نوا می‌شوم ، از نیلوفر می‌گیرم و بالا می‌روم. روی هاله ای از ابر می‌ایستم و از روی گیسوی طلایی خورشید سر می خورم تا طبیعت.
در میان جاده‌ای سبز فرود می‌آیم. بوی سبز می‌آید، بوی شور بوی زندگی.
پایه هشتم  صفحه۶۲ بوی خاک پس از بارش باران موضوع های زیر چه حس و حالی به شما می دهد؟
مقدمه:باران یکی از برکات خدای مهربان است که لطف و مهربانی اش را بر سر بندگانش می پاشاند تا اینگونه نشان دهد که هرگز دست محبت از سر بندگانش را کوتاه نخواهد ساخت.
تنه انشاء:کاش می شد بعضی از بوهای خوشایند زندگی را در جایی نگاه داشت یا ضبط و ثبت کرد تا که هر وقت دلت گرفت یا دلت تنگ شد آن را استشمام کنی و غرق شوی در خاطرات خوب زندگیت.
مثل بوی  خاک پس از بارش باران به خ
پاورپوینت آبیاری قطره ای
دانلودرایگان پاورپوینت آبیاری قطره ای
پاورپوینت آبیاری قطره ای به صورت فایل pptx  بوده و شامل ۲۷ اسلاید مصور قابل ویرایش می باشد.
 
چکیده ای از مطلب:
 
سیستم آبیاری قطره ای عبارت است از شبکه وسیعی از لوله های معمولاً باریک که آب تصفیه شده را به خاک نزدیک گیاه هدایت می کند و طی آن ، آب با فشار کم از روزنه یا وسیله ای به نام گسیلنده از شبکه خارج و به صورت قطراتی در پای بوته ریخته می شود . آبیاری قطره ای تجارتی از اواسط دهه ۱
آورده اند که روزی ابوریحان بیرونی به همراه یکی از شاگردانش برای بررسی ستارگان از شهر محل ستش بیرون شد و در بیابان کنار یک آسیاب بیتوته نمود تا اینکه غروب شد. کمی از شب گذشت که آسیابان بیرون آمد و خطاب به ابوریحان و شاگردش گفت که میخواهد در آسیاب را ببندد اگر میخواهید درون بیایید همین اکنون با من به درون آیید، چون من گوشهایم نمیشنود و امشب هم باران می آید شما خیس میشوید و نیمه شب هم هر چقدر در را بکوبید من نمیشنوم وشما باید زیر باران بمانید!
نگاهی به منابع دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی/ (گروه سنی نوجوان)
ستارۀ من؛ چهل قصه از زندگی امام رضا علیه السلام


نویسندۀ کتاب این قصه ها را از ۱۴ منبع معتبر استخراج کرده و به زبانی گویا برای مخاطب نوجوان نگاشته است. نام کتاب نیز براساس روایتی از امام رضا علیه السلام انتخاب شده است. برخی از عناوین چهل قصۀ کتاب بدین شرح است: همه در انتظار، شانۀ امام، قطره های باران، لانۀ گنجشک، ماهی کوچک، شکوفه های سیب، رؤیای شیرین، تُنگ نقره ای، تبسم بر لب و کن
كنار پنجره نشسته ام و گرمای مطبوع بخاری سرمستم كرده است. باران نم نم بر شیشه های پنجره می نشیند و با صدای چك چكش توجهم را به خودش جلب می كند. لطافت باران ، سرخی برگ های درختان جنگلی را چشم نوازتر كرده است. لحظه ای پنجره را همچون قاب عكسی می بینم كه آسمان، جنگل و تپه های سبز تیره را در خود جای داده است. در گوشة پایین سمت راست این تابلوی زیبا، رودخانه ای با صدای خروشانش جلوه گری می كند. به یاد امواج خروشان نگاهش می افتم كه در پیچ و تاب زندگی كاشانة د
&
معنی شعر باران پایه ششم


معنی شعر باران پایه ششم
معنی شعر باران ششم ابتدایی
جزوه معنی شعر های ششم ابتدایی
فرمت PDF + لینک دانلود مستقیم قرار گرفت
نام درس : فارسی | موضوع : معنی شعر | نویسنده : نمره برتر
منتشر شده در نمره برتر | پایه و رشته : ششم ابتدایی
معنی شعر باران پایه ششم : در این مطلب هم برای شما معنی یکی از شعر های فارسی ششم ابتدایی را آماده کرده ایم . معنی شعر باران به صورت زیر میباشد :
معنی شعر باران
&
معنی شعر باران پایه ششم


معنی شعر باران پایه ششم
معنی شعر باران ششم ابتدایی
جزوه معنی شعر های ششم ابتدایی
فرمت PDF + لینک دانلود مستقیم قرار گرفت
نام درس : فارسی | موضوع : معنی شعر | نویسنده : نمره برتر
منتشر شده در نمره برتر | پایه و رشته : ششم ابتدایی
معنی شعر باران پایه ششم : در این مطلب هم برای شما معنی یکی از شعر های فارسی ششم ابتدایی را آماده کرده ایم . معنی شعر باران به صورت زیر میباشد :
معنی شعر باران
 
 
ماه صفر باشد و
پنجشنبه باشد و
دوستانمان همه مشغول چمدان اربعین بستن و
ما روی تخت روبروی پنجره خوابگاه بنشینیم و پوستر بزنیم برای اینجا و
ساعت شماری کنیم که شب بشود تا برویم و رزق تولدمان را بگیریم از حرف های آن ِ نترس!
باشد که رستگار شویم.
و نترس!
(هرجا باران رحمتی باریدن گرفته روی سر خوبان؛ما پررو پررو و دوان دوان میرویم آن دور و بر ها تا شاید از لطف خدا رطوبتی هم از آن باران بر سر ما بنشیند و بماند.بس که کویریم.هر چه باران می باردن
انشاهای زیبا و ادبی درباره باران و توصیف این رحمت الهی2 انشای ساده و ادبی کوتاه در مورد زیبایی باران پاییزی و بهاری و توصیف آن، مناسب برای پایه هشتم و نهم که می توانید از آن ها برای نوشتن یک انشای خوب الهام بگیرید.
انشاهای زیبا و ادبی درباره بارانانشا در مورد باران
زمانی که صدای قطرات باران به گوشم می رسد بی اختیار خودم را به زیر آسمان خدا می رسانم تا از بوسه های پروردگار که برای زمینیان می فرستد بی نصیب نمانم!
باران، این رحمت الهی، پیام عش
عشق.خون.مرگ
دقیه ها سپری شدند و اشک هایم مانند قطره های باران بر روی زمین سرد ریختند
من ضعیف بودم. احمق بودم. چرا.چرا این کار با من میکنی؟ خدا  من هیچ کاری نکردم. گناهی نکردم من لایق این قدر درد و رنح نیستم.چشمانم میسوخت. رد قطرات اشک روی صورتم خشک شده بود. چشمانم قرمز شده بود بازتاب خودم را در مانیتور میدیدم.
ادامه مطلب
فاجعه پشت فاجعه
دیوار پشت دیوار
درد پشت درد
پشت سر گذاشتم. بزرگتر شدم اما. برای خودم زندگی میکنم. تجربه میکنم. و از الان میدانم اگر شکست بخورم چیزی که از من باقی میماند قوی‌تر هست.
یادم باشد این تجربه ها شاید به بهای چند قطره اشک یا غم یا درد به دست آمده باشد یا بیاید. 
مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار
نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع
به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود
پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در
حال حرکت را با لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدر نگاه کن درخت‌ها حرکت می‌کنن.
مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد
کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که
حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند و ا
موضوع انشا :
انشاء با ویژگی مقایسه آفتاب و باران پایه دهم
 
متن انشا :
مقدمه:
مقایسه و بررسی اجزای گوناگون هستی این امکان را به انسان می دهد تا با فکری بازتر و دیدگاهی نو و تازه به جهان پیرامون خود نگاه کند تا اینگونه کمی ها و کاستی ها یا نعمات و برکات را بهتر ببیند و قدرش را بیشتر بداند.
تنه انشاء:
خورشید همیشه نمایانگر آفتاب است و ابرهای سیاه نشانگر باران است. چرخه ی طبیعت اصولا به گونه ایی است که آفتاب را همیشه بعد از باران یا باران را ب
صفحه 20:
موضوع: باران
بوی نم خاک اغشته شده از قطرات ریز و درشت باران را با ولع نفس میکشیدم و ریه هایم را از طراوتش پر میکردم و حس خوب حاصل از ان را به تکاتک سلول های بدنم تزریق میکردم،گوش هایم از صدای چیکه چیکه ضرابت قطرات بر روی شیشه های ویترین مغازه ها پر شده بود به راستی که بهترین نغمه موسیقی همین است.
اما این باران، باران همیشگی نبود، دلسوز نبود، عاشق نبود،دلگیر بود، با غیظ میبارید،این را هرکس دیگری میتوانست بفهمد و درک کند. شاید باران نیز ه
پاورپوینت ایجاد و کنترل باران اسیدی فرمت فایل دانلودی: .pptxفرمت فایل اصلی: pptتعداد صفحات: حجم فایل: 481 کیلوبایت قیمت: 3000 توماندانلود پاورپوینت ایجاد و کنترل باران اسیدی اسلاید فهرست مطالب:مقدمهگرد و غبار اسیدی نقاط مورد آسیبانتقال باران اسیدی جنگلها و دریاچه‌ها، قربانیان باران اسیدیسایش شیمیایی راههای کنترلنتیجه گیریمنابعمقدمه:کارخانه‌ها، ماشین‌ها، کامیون‌ها، و وسایلی که دارای دودکش هستند، از سوخت
دانلود داستان آب،باران،آب نودهشتیا
دانلود داستان آب،باران،آب نودهشتیا
نام کتاب: آب،باران،آبنام نویسنده: فاطمه شبان ـــ کاربرنودوهشتیاژانر: اجتماعی<<www.98iia.com>>
خلاصه : دختری به دور از هرج و مرج دنیا ، به دور از دغدغه های زندگی ، کنار خانواده اش زندگی آرامی دارد ، اما ، چه کسی فکرش را می کند ، که یک اتفاق زیبای طبیعی ، زندگیشان را زیر و رو کند ؟
ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

پایگاه خبری و تحلیلی اینصدا تارا sadra ansari ارائه سخنراني اکوادور اکسپرس edu تجارت یادداشت های لئوناردو funibaf فروشگاه اینترنتی قاصدک طلایی