نتایج جستجو برای عبارت :

موضوع انشا دیدن پلیس راهنمایی رانندگی که دارد پیرزن پیری را از عابر پیاده رد می کند.

موضوع انشارا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
در گذشته های دور در ميان مردمي که هر کدام به تنهایی یک داستانی در زندگی دارند و مي توان از سرگذشت زندگیشان یک کتاب نوشت پیرمردی سالخورده و دنیا دیده به همراه همسرش زندگی مي کردند که از دار دنیا یک گاو داشتند که زندگیشان را با آن مي گذراندند. با شیر آن شام مي خوردند، با پنیر آن صبحانه و با کره ی آن ناهار. زن خانه با گرفتن شیر و کارهای خانه روزش را سپری مي کرد و مرد خانه با به چرا بردن گاو در دشت و تمي
موضوع انشا: سنگ قبر پدرم
هر وقت مي آیم کنارت و سلام ميکنم جوابی نمي شنوم
وقتی دستانم را به رویت مي کشم لطافت آن موقع را ندارد ولی آرامشم ميدهد
وقتی اشک ميریزم دیگر دستانت گونه هایم را لمس نمي کند
وقتی نگاهت ميکنم چشمانت به من خیره نمي شود[enshay.blog.ir]
وقتی به دو زانو کنارت مينشینم وحرف ميزنم جوابی نميشنوم
وقتی به آغوشت ميکشم گرمای تنت را حس نمي کنم
وقتی زیاد حرف ميزنم ودرد دلم را ميگویم دستانت گیسوانم را نوازش نمي دهد
وقتی هنگام رفتن به نیمرخ عکس
 کانال تلگرام بهترین انشا @enshay20 کانال بهترین انشا آموزشی 2 روز پیش بهترین انشا موضوع ازادانشا های زیباچند موضوع انشابهترین انشای طنزبهترین انشای سالانشا با موضوع بارانبهترین انشای جهانانشا با موضوع طبیعتکانال انشا و نویسندگیکانال انشا دهمکانال تلگرام انشا نهمکانال‌ انشا هشتمانشا های زیباذ95موضوع انشا
چند موضوع انشا در مورد آلودگی هوا برای روز 29 دی ماه که روی هوای پاک و بدون آلودگی معرفی شده است در ادامه آماده کرده ایم اگر به دنبال یک انشا ادبی در مورد آلودگی هوا و رسیدن به هوای پاک هستید و یا مي خواهید انشا طنز در مورد آلودگی هوا برای خواندن سر کلاس درس بنویسید.مجله ی اینترنتی همه چیز
انشا در مورد پاییز | ۱۲ انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز برای پایه های مختلف
انشا در مورد پاییز هميشه جزء موضوع انشا های مورد علاقه معلمين عزیز انشا در پایه های مختلف تحصیلی بوده است .  ما هم در دلبرانه برای کمک به دانش آموزان و اولیای آنها ۱۲ انشا با موضوع فصل پاییز آماده کرده ایم ،
انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه

ادامه مطلب
انشا با موضوع مقایسه چشم و عشق
بعضی از چشم ها دریایی هستند و پرازتلاطم، بعضی عسلی و پراز شیرینی ، چشم آنچه را ميبیند باور ميکند. عشق اما باور نميکند آنچه را چشم باور دارد. چشم ها ميدانند چگونه ببینندچگونه سخن بگویند، چگونه تورادر موج های خروشانشان بالا و پایین کنند. عشق اما دست و پاچلفتی، نگران و مضطرب است، ناگهانی مي آید و ناگهانی ميرود ، سراز پانميشناسد. گاهی آنقدر ميماند که زبانزد ميشود و گاهی آنقدر زود ميرود که نام هوس را مي گیرد. بعضی
پاورپوینت تحلیل پل عابر پياده و دوچرخه سواری در دانمارک فرمت فایل دانلودی: .rarفرمت فایل اصلی: pptتعداد صفحات: 17حجم فایل: 4424 کیلوبایت قیمت: 11900 تومانپاورپوینت تحلیل پل عابر پياده و دوچرخه سواری در دانمارک، 17 اسلاید، قابل ویرایشمختصری از متن: پل مخصوص عابرین پياده و دوچرخه سواری با نام بینس برو Byens Broو یا پل شهر، ارتباط بین اودنسه مرکزی و قسمت‌های توسعه یافته جدید شهر را در این بندر، ممکن مي‌سازد. این پل دسترسی بهتری را برای سکوی ایستگاه قطار
ترجمه مقاله برنامه ریزی خودکار بر اساس دانش برای روبات های جوش کاری در محصولات انباشته ترجمه مقاله برنامه ریزی خودکار بر اساس دانش برای روبات های جوش کاری در محصولات انباشته ترجمه مقاله برنامه ریزی خودکار بر اساس دانش برای روبات های جوش کاری در محصولات انباشته در 20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc به همراه مقاله اصلی انگلیسی در 10.
پاورپوینت برنامه ریزی و طراحی برای عابر پياده پاورپوینت برنامه ریزی و طراحی برای عابر پياده پاورپوینت برنام
نگارش دهم درس پنجم جانشین سازی
موضوع: قلب
من درتنم،دروجود انساناز طفولیت تا مرگ با آنها هستممن مرکز زیبایی و عاشق شدنم گاهی آن را مي شکنند و به هزار تکه تبدیل ميکنند اما باز هم کنار ميایم مي گویم آدميست دیگر خطایی ميکند هرچه باشد جایزالخطاست.خلاصه اینکه زود ميبخشم!من صدا های مختلفی دارم گاهی صدایی تند گاهی کند گاهم هم،بی صدامن یک عضو عجیبم بعضی اوقات خودخواهم بعضی اوقات هم آنقدر مهربان ميشوم که خودم عاشق خودم ميشوم!! من اراده کنم ميتوانم
موضوع انشا: سمفونی خزان

پادشاه فصل ها پاییز جاودان با اسب یال افشان زردش مي چمد در باغ،
پاییز که مي آید برگ هایش را کریمانه به خاک مي بخشد تا تن سردش را بپوشاند.پاییز که مي آید درخت برگ برگ گریه مي‌کند،آنقدر که اشک های زردش فرش زمين و خانه های روستایی مي‌شود.پاییز که مي آید رگ به رگ درختان را با رنگ های پاییزی رنگ مي کند.روستاییان زودتر رنگ و بوی پاییزی به مشامشان مي خورد. پاییز همانند دامن گل گلی نارنجی مادر بزرگ ها در روستاهاست دامنی که پر ا
نگارش دهم درس پنجم جانشین سازی
موضوع: من دیوار اتاقش هستم .
عین مرگ است که اینگونه غم آلود است.جغد شوم تاریکی از پشت پنجره نگاهش ميکند.گریه هایش را دیدم , با خود حرف زدنش را دیدم , شاید تنها تکیه گاهش بودم !قلبش گفته بود نگرانی لازم نیست طبق رای دادگاه کودتا همين امشب است !.شب شد در اتاق را باز کرد به من نگاهی انداخت و گفت( من دیوانه ام چون در دنیای خودم زندگی ميکنم ) مشتی بر تنم زد .آخ بشکنت تنم که دستت را به درد آوردم ! های و هوی اقتدار سایه ها
1- ابتدا یک نقشه ذهنی تهیه کنید:یعنی برای اینکه بتونید راحت تر و بهتر انشا بنویسید باید اون رو به 4 بخش تقسیم کنید :
موضوع : یکی از مهم ترین اجزاء یه انشا هستش که باید در مورد اون بنویسید ( موضوع باید کوتاه و کلی باشه)
مقدمه : قبل از شروع انشا باید در مورد اون مقداری توضیح بدید مثلاً اگه موضوع شما باشه روستا مي تونید بگید : روستا یک مکان هستش که در هر شهر و استان وجود داره و .
تنه و یا بدنه : در این بخش باید توضیح هاتتون رو مجمع تر کنید یعنی سعی کنید
پایه نهم انشا ضرب المثل هر کس خربزه مي خورد پای لرزش هم مي نشیند
مقدمه:در صورتی که کاری را انجام دهیم که از نظر خودمان و یا دیگران خطا است و آن ها مدام در مورد عواقب کار ما را سرزنش مي کنند، مي توانیم از این ضرب المثل استفاده کنیم که نشان مي دهد ما وقتی مسئولیت انجام کاری را بر عهده مي گیرم عموما باید بیاموزیم که در نهایت نتیجه اش نیز به ما ربط دارد و باید آن را به عنوان یک مشکل برطرف کنیم.
تنه انشاء:به طور مثال وقتی کسی از خط عابر پياده زمانی که چ
نگارش دهم درس چهارم نوشته های عینى
موضوع: درخت
به نام خالق آسمان ها و زمين
درختان بزرگترین عامل زندگی انسان ها هستند، زیرا کربن دی اکسید را از جو زمين گرفته و اکسیژن تولید مي کنند و به ما انسان ها هدیه مي دهند.درختان انواع متفاوتی دارند و هر کدام در فصلی مختص به خود، جلوه زیبایی خود را به رخ دیگر گیاهان مي کشند.البته همه گیاهان و درختان در بهار ادعای سبزی دارند ولی تنها درختی که هميشه رنگ سبز خود را با صلابت نگه مي دارد، درخت کاج است.با اینکه د
موضوع انشا: زنگ انشا
شمس لنگرودی از زنگ انشا مي‌گوید؛(ماهنامۀ انشا و نویسندگی،شماره پنج،۱۳۹۸)یکی از درس‌هایی که من در دورۀ کودکی از آن فراری بودم درس انشا بود. برای این‌که این‌ها نمي‌آمدند مسائل زندگی‌ای را که درگیر آن بودیم مطرح کنند، چارچوبی بود انتزاعی. انتظار داشتند چیزهایی که از سعدی یاد گرفتیم (که هنوز هم یاد نگرفتیم) در نوشته‌هایمان داشته باشیم. در واقع خود معلم هم نمي‌دانست که برای چی به ما انشا درس مي‌دهد، خودش هم نمي‌دانست ک
چند موضوع انشا پیشنهادی نوشتم،لطفا هر موضوع قشنگ به نظرتون رسید در قسمت نظرها برام بگذارین؛ممنونموضوع انشاء:1 از امسال و سال های قبل چه چیزی از کلاس درستان  به یادتان مانده2 آدم های موفق فاميل خود را معرفی کنید3 پیشنهاد های خود جهت کاهش تصادفات رانندگي را بنویسید4 امسال از کجای تدریسم بیشتر خوشتان آمد5 چه عادت هایی ميخاهید پیدا کنید و چه عادت هایی را کنار بگذارید و بهتر کنید6 من الان 30 سالم است،چیزهایی که تا الان بدست اورده ام و موفقیت های من
انشا با موضوع پنجره
اکنون اگر بگویم پنجره به یا رهایی مي افتی، به یاد پیوند.اما من به ان فاصله ميگویم ! شاید در دل بخندی، شاید تعجب کنی، شاید هم بی تفاوت در دل دیوانه ای نثارمکنی ؛اما پنجره فاصله است،و انقدر پنهان است انقدر اب زیرکاه است که هر چشمي نميبیند! تا درختان فاصله ای نیست! تا جیک جیک روح نواز گنجشکان راه دوری نیست! چه فاصله ایست ميان صدای زوزه مانند باد پاییزی؟!حتی با صدای افتادن برگ از درخت فاصله ای نداریم! اما چرا نه ميبینمش، نه مي
انشا با موضوع اتوبوس زندگی
موضوع: اتوبوس زندگی
ساعت و ثانیه ها ميگذشت دیرم شده ‌بود از خواب بلند شدم شروع به آماده شدن کردم.به نظر خودم همه چیز را به همراه داشتم. دوباره به ساعتم نگاه انداختم حسابی دیر شده بود با تمام سرعت به سمت در حرکت کردم.دری که قرار بود مرا از خواب و تاریکی به سمت بیداری و روشنایی ببرد.خیلی احساس سبکی ميکردم، کوله ام را جا گذاشته بودم.برگشتم و کوله ام را یا بهتر است بگویم:اساس و بنیاد آینده ام را برداشتم و با سرعت به سمت ات
نگارش انشا سنجش و مقایسه با موضوع مادر و خورشید
خداوند بیشترین سهم زیبایی اش را ميان دو مخلوقش تقسیم کرده و به آنها نوری بخشیده که زمين و زمان را زنده و پایدار نگه داشته است.مادر»وخورشید»
گرچه روشنایی وجود مادر با چشم قابل ديدن نیست اما نوری دارد که پرتو اش همه آفرینش را در بر مي‌گیرد و به فرزندان زندگی مي بخشد همانطور که آفتاب به تمام موجودات زمين از گل و گیاه گرفته تا بلبل و قمری روشنایی و زندگی مي بخشد.
خورشید مادر طبیعت از مادری مهربان
نگارش دهم درس دوم عینک نوشتن
موضوع: کتاب
مثل هميشه کتابم را بر مي دارم و از خانه بیرون مي زنم، این راه طولانی را بدون توجه به نگاه موجودات اطرافم طی مي کنم. مي روم و در جای هميشگی مي نشینم. کافه چی قهوه ام را آماده مي کند تا من برسم. کتابم را ورق ميزنم بویش را دوست دارم، هدفونم موزیک زیبایی در گوشم مي نوازد و دود قهوه ام که گویی با موزیکم مي رقصد ،چقدر زیباست. در این فضای دلنشین تکرار نشدنی کتابم را باز مي کنم و به درخت بریده شده زل مي زنم ، درختی ک
انشا با موضوع دلم یک عید قدیمي مى خواهد!
آخرین روز مدرسه تمام شود و بوی نان پنجره ای های مادربزرگ، تا سر کوچه بیاید.برایم پیراهنی سفید با آستین های پف و سارافون جین خریده باشند و کفش های بندی قرمز که دلم برایش غنج برود! و کتاب قصه ی "دخترک دریا" با جلد شميز.
پدر بزرگم زنده باشد و سنگک به دست وارد خانه مان شود و پشت سرش "مادر بزرگ" با خنچه ای بر سرش از عیدی های رنگارنگ ما
دلم شمعدانی های سرخ کنار حوض مان را مي خواهد بنفشه ها و اطلسی ها و "مادرم" صدا ک
نگارش دهم درس هفتم تضاد مفاهیم
موضوع: طلوع و غروب
با طلوع دل انگیز خورشید شور و نشاط هرفرد در زندگی آغاز مي شود،وبا غروب غم انگیز خورشید زمان کار و تلاش روزانه پایان مي یابد.طلوع یعنی زندگی دوباره،وشروعی دوباره برای خوب بودنغروب یعنی تمام شدن یک روز پر از کار و تلاشیعنی پایان ،پایان یک روز تلخ یا شیرینبعضی از انسان ها در زندگی خود مانند خورشید طلوع مي کنند و صفحه ی جدیدی از زندگی را شروع مي کنند،و صفحه ی قدیم را فراموش مي کنند.موقع طلوع
موضوع: کمک به همسایه
انشای غیرطنز:
همسایه انسان یکی از نزدیک ترین دوست یا خویشاوند و یا همراه اوست. همسایه از خوردن و آشاميدن همسایه خود بهتر از دیگران اطلاع دارد. در مواقع نیاز دست یکدیگر را مي گیرند و به کمک و یاری یکدیگر مي شتابند. در زمان تنهایی ، غم و شادی ، عزا و عروسی هميشه زودترین کسی است که مطلع مي شود و با حضور خود به یاری همسایه مي آید. در گوشه گوشه ی ایران ما هميشه دورهمي های همسایه ها در کوچه و خانه هميشگی بوده است و با دورهمي ها و برگ
انشا با موضوع مقایسه ی کرونا و معلم
وقتی سرو کله ی کرونا در سر و کلیه ها هویدا شود ،مدرسه ها تعطیل و محصل ها مسرورند! هنگامي که معلم در مدرسه حضور پیدا کند، کلاس ها تشکیل و چهره ها مکسورند!
معلم وقتی وارد کلاس وارد شود همه بر مي خیزند و و دوباره مي نشینند اما کرونا وقتی وارد ملاج گردد، بعضی ها مي نشینند ولی دیگر بر نمي خیزند!
معلم بچه های تنبل و ضعیف را مي اندازد ولی کرونا سالخوردگان ناتوان و نحیف را مي اندازد!
معلم هرکس را بیندازد نیازی به تشییع
موضوع انشا: گرانی
اینجا صدای مرا از شهر فقیران مي شنوید ؛ شهر گرانی ها . شما گرانی را در چه چیز هایی مي بینید؟ خوراک؟ پوشاک؟ مسکن؟ پول؟ اینجا هما چیز گران است. حتی چندین برابر گران تر است. مي گویم چندین برابر چون در شهر های دیگر هر چقدر هم که گرانی باشد ، هستند عده ای که بخرند و سیر کنند شکم زن و فرزندشان را ؛ اما اینجا شهر فقیران است . خشت خانه ها از "فقر" است . نام کوچه ها حک شده بر لوح "نداری" است . دروازه ی شهر را با ستون های حسرت بنا کرده اند. اینج
انشا با موضوع: آرامش
به نام خالق یکتاانسان به دنبال یافتن آرامش بوددرنظرش آرامش چیزی بود که مي بایستی آن را در دوردستها وميان بوته های گل ودر بالهای رنگارنگ پروانه ای زیبا پیدا مي کرد.دل به طبیعت سپردو آسمان را چراغ روشنی برای طی مسیری که انتخاب کرده بود قرار داد.در ميان سنگهای سخت وتیره ابهای زلال جاری شده بود ودر اثراختلاف حرکت ابشاری زیبا در مسیر بوجود آمده بود.صدای آب،پرندگان وتکان های چمن های سرسبز در نظرش معنی واقعی آرامش بودواین حس د
موضوع انشا: توپ
به توپ فوتبال برادرم که از فرط خستگی چهره اش گل انداخته بود و آن را در گوشه ی حیات پرت کرده بود مي نگریستم آیا ما انسان ها با هم مثل توپ فوتبال رفتار ميکنیم؟ هروقت از هم دده مي شویم و یکدیگر را در بحبوحه خرت و پرت های زندگیمان پرت ميکنیم و تازه اش را مي آوریم؟بله انسان ها هم از هم دده ميشوند وبه هم نارو ميزنند و بی خبر ميروند شاید رویاهای مان مانند توپ فوتبال باشد ،گاهی در زمين والیبال !!مسیر هارا اشتباه طی مي کنیم و خواهان ر
نگارش یازدهم درس دوم
پرورش موضوع (زمان و مکان)
سه هفته مانده بود که تابستان تمام شود اولین پنجشنبهٔ شهریور ماه، به عبارتی آخرین تفریح تابستانه به حساب مي آمد؛ من همراه با خانواده ام با ذوق و شوق راهی دریا مي شدیم. رنگ آبی دریا نوید بخش زندگانی بود؛در قعر دریای جوشان رازها نهفته بود.صدای پدر و مادرم مي آمد که ميگفتند:آرام بازی کنید و زیاد دور نشوید.»اما ما از اینکه سنگ های ریز و قلوه ای پاهایمان را قلقلک مي داد کلی لذت ميبردیم. نسیم ملایمي در ح
کتاب مهارت های نوشتاری پایه نهم درس ۴ صفحه ۵۸ انشا آزاد
انشا با موضوع اتوبوس شلوغ
داخل یک اتوبوس شلوغ را تصور کنید  و تصور ذهنی خود را بنویسید
امروز عصر برای برگشت به سمت خانه  از مدرسه  سوار اتوبوس شدم وقتی سوار اتوبوس شدم  متوجه شدم که بسیار شلوغ است پيرزن ها و پیر مردهایی که روی صندلی نشسته اندو با عشق و محبت به جوانانی که وسط اتوبوس به علت نبودن صندلی خالی ایستاده اند نگاه ميک نند و با حسرت و به یاد روز های جوانی خود به آن روزها نگاه مي کنن
کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم درس 5 صفحه 63 با موضوع  کفش
 
 
 
 
 
 
 
انشا  با موضوع کفش شماره 1 :
کفش وسیله ای برای پوشش پا و محافظت پا از ناهمواری ها و سنگ ها و سایر اشیا برنده است . پا یک اجزای مهم بدن است که کفش وظیفه نگهذاری  از قلب دوم انسان را دارد کفش ها  در سایز ها و رنگ و جنس های مختلف در بازار وجود دارد .
انشا

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

Shahriar Hanife harmonibarancg delsatecco3.rozblog.com راهنما و ترفند های ایرانسل و همراه اول توریست نیوز fameed دیپلم اسان در کرج و شهریارملارد کتابخانه عمومی حضرت علی بن موسی الرضا(ع) salamat24 گنجینه فایل