موضوع مردمی که هروز از کنارمان می گذرند

باید قبول کنیم بعضی آدم ها را کمتر دیده ایم،
مثل مداد رنگیِ قهوه ایِ گم شده ميانِ آنهمه رنگ،
مثل خودکار مشکی،
مثل همانهایی که بیشتر از بقیه کنارمان بودند و ما هیچ ندیدیمشان.
همان هایی که به قولِ معروف دستشان نمک ندارد !
#مثل_خودکار_مشکی

این داستان یک قهرمان نیست
داستان یک انسان عادی هم نیست
داستان کسی است که در بیشتر کارهای زندگی شکست ميخورد، فرصت و توان بلند شدن پیدا نميکند و مانند همه ی ما غرق ميشود
ولی او ضد قهرمان هم نیست
یک انسان خوب با تصميمات و اقبالی بد
درست مثل بعضی از کسانی که هر روزه در کنارمان زندگی ميکنند.
ادامه مطلب

شجاع بودن یعنی بیدار شدن از خواب در مواجه با روزی که ترجیح ميدهید از خواب بیدار نشوید.و اگر شما احساس ميکنید که بیداری هروز برایتان مانند سوهان روح است ، پس اشکالی ندارد اگر شجاع نباشید! فقط چشمهایتان را ببندید و بخوابید . 
ادامه مطلب

گاهی هیچ کدام از دو دو تاها چهارتا نميشود. در وسط تابستان، درست زمانی که در شب دست هایت را از پنجره‌ی ماشین بیرون ميبری و گرمای باد دستت را ميخراشد، درست در همان لحظه، در قلبت همه جا یخ زه. زمين یخ زده‌ی قلبت ترک خورده و تو فکر ميکنی همين که این سنگینی  و سرمای قلب و گلویت را رها کنی خوب ميشود. ادامه ميدهی. رشته ی دراز هیچ را ميگیری و آنقدر ميروی که شاید به جایی برسی، اما هر چه بیشتر پیش ميروی، کمــتر ميرسی، کمـ تر ميرسی و کمتر ميرسی. آدم ها را

انرژی و منابع انرژی
 
 
 
حتما، مي دانید كه ما از گرما و نور استفاده های مختلفی مي كنیم. از نور، برای دیدن اجسام و از گرما، برای گرم كردن خودمان و یا پختن غذا استفاده مي كنیم. گرما، باعث تغییر حالت مواد مي شود. به عنوان مثال، مواد جامد در اثر گرما، ذوب مي شوند. شما، یاد گرفته اید كه برای انجام هر كاری، به انرژی نیاز است و مي دانید كه انرژی ها به یك دیگر تبدیل مي شوند.
 
انواع انرژی
 
 به اطراف خود نگاه كنید، چیزهای زیادی را مي بین�

باگذشت زمان و آپدیت شدن روزگار کمتر خانواده ای پیداميشود که دوست نداشته باشد فرزندش تحصیل کند و رشد علمي کند و روز به روز ترقی کند.
اما مسئله مهم اینجاست که بعضی ازخانواده ها ميگویند فرزندم مدرسه را دوست ندارد یا هم کلاسی هایش را دوست ندارد و هروز که مياد خونه خیلی نق ميزند و ميگوید من دوست ندارم به مدرسه بروم.
شما بهترین کاری که ميتوانید انجام دهید این است که از روش هایی استفاده کنید که کودکتان علاقه بیشتری نسبت به مدرسه و دوستانش پیدا کند م

چند روز پیش من گفتم که کاهش نرخ سود بانکی یک ت کاملا غلطی بوده و منجر به رشد قیمت ها در بازار طلا و ارز خواهد شد. هم اکنون نیز شاهد این موضوع هستیم و هر چند که مي خواهند با فرافکنی بگویند که خیر ارتباطی به این موضوع ندارد در حالیکه شاهد هستیم کاسه چه کنم چه کنم بدست گرفته اند!!! جالب است که برای بنده با داشتن مدرک دکترای مدیریت از قبل این موضوع واضح و مشخص بود ولی برای بانک مرکزی با آن همه اقتصاددان و کارشناس و .

  در طراوت و شادابی این فصل یاد گرفتم که باید شاد باشم. باران با طراوت و خنکای سردی که دارد، باشد ولی من باید لذت ببرم. اگر بادی مي وزد و بهمراه آن طوفانی بپا مي شود باید شاداب باشم .به من اموخته است که در برابر سختی ها مقاومت کنم تا درس شیرین شجاعت را به اجرا در بیاورم. این بهار زیبا همراه با دعوت نامه الهی (ماه مبارک رمضان )هماهنگ شده تا جلوه ی قشنگ خویش را بمن بنماید. پس چرا نباید از این همه نعمات که خالق محبوب در اختیار بنده خودش ک�

مثل دیوانه زل زدم به خودمگریه هایم شبیه لبخند استچقدَر شب رسیده تا مغزمچقدَر روزهای ما گند است!من که مفتم! اگرچه ارزانتر !!راستی قیمت شما چند است؟! از تو در حال منفجر شدنمدر سرم بمب ساعتی دارمشب که خوابم نمي برد تا صبحصبح، سردرد لعنتی دارمهمه از پشت خنجرم زده انددوستانی خجالتی دارم !! قصّه ی عشق من به آدم هاقصّه ی موریانه و چوب استزندگی مي کنم به خاطر مرگدست هایم به هیچ، مصلوب است!قهوه و اشک. قهوه و سیگار.راستی حال مادرت خوب است ؟! اوّل قصّه

گوینده: جمعی از گویندگانناشر صوتی: آوانامهناشر متنی: همشهری داستان مدت زمان: ۰۴ ساعت و ۳۷ دقیقهما
در داستان زندگی مي‌کنیم»: این اولین جمله‌ی داستان همشهری شماره نود و
سوم در متن سردبیر به قلم حميد اسلامي‌راد است. نه تنها ما در داستان زندگی
مي‌کنیم بلکه اغلب داستان‌ها در دل زندگی‌مان شکل مي‌گیرند. شاید بتوان
گفت: داستان در ما زندگی مي‌کند». اینگونه است که تمام متون مجله داستان
همشهری گویی تکه‌ای از زندگی همه ماست. لحظه‌های ناب فرام�

گوینده: جمعی از گویندگانناشر صوتی: آوانامهناشر متنی: همشهری داستان مدت زمان: ۰۴ ساعت و ۳۷ دقیقهما
در داستان زندگی مي‌کنیم»: این اولین جمله‌ی داستان همشهری شماره نود و
سوم در متن سردبیر به قلم حميد اسلامي‌راد است. نه تنها ما در داستان زندگی
مي‌کنیم بلکه اغلب داستان‌ها در دل زندگی‌مان شکل مي‌گیرند. شاید بتوان
گفت: داستان در ما زندگی مي‌کند». اینگونه است که تمام متون مجله داستان
همشهری گویی تکه‌ای از زندگی همه ماست. لحظه‌های ناب فرا�

گوینده: جمعی از گویندگانناشر صوتی: آوانامهناشر متنی: همشهری داستان مدت زمان: 04 ساعت و 37 دقیقه.ما
در داستان زندگی مي‌کنیم»: این اولین جمله‌ی داستان همشهری شماره نود و
سوم در متن سردبیر به قلم حميد اسلامي‌راد است. نه تنها ما در داستان زندگی
مي‌کنیم بلکه اغلب داستان‌ها در دل زندگی‌مان شکل مي‌گیرند. شاید بتوان
گفت: داستان در ما زندگی مي‌کند». اینگونه است که تمام متون مجله داستان
همشهری گویی تکه‌ای از زندگی همه ماست. لحظه‌های ناب فرام�

در سال 1968 مسابقات المپیك در شهر مكزیكوسیتی برگزار شد. مسابقه دوی ماراتن لحظات آخر را سپری مي کند. نفر اول، یک دونده از اتیوپی، از خط پایان مي گذرد. در همين حال دوندگان بعدی از راه مي رسند و از خط پایان مي گذرند. مراسم اهدای جوایز برگزار مي شود و جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترك مي كنند اما بلند گوی استادیوم اعلام مي كند كه هنوز یك دونده دیگر باقی مانده و از خط پایان نگذشته است. چند هزار نفر در استادیوم باقی مي مانند و انتظار رسیدن نفر آخر را مي

انشاء درباره درون یک فضاپیما که روی ماه فرود امدید
هميشه آرزوهای ما به صورت یک خیال در ذهن ما پرورانده مي شود تا در نهایت به زودی به تعبیر برسند و خیلی زود به آن دست یابیم. در یکی از همين روزها وقتی که پشت پنجره ی اتاقم نشسته بودم به رویای هميشگی ام فکر کردم. به رویایی نشستن در فضاپیما و رفتن به کره ی ماه! با بستن چشمانم این خیال خیلی سریع به واقعیت رسید تا به خودم جنبیدم دیدم که در فضاپیمایی نشسته ام که پر از دکمه های عجیب غریب و رنگارنگ است که �

موضوع انشا: خش خشی ‌‌.
خش خشی آشنا سکوت پرهیاهوی قلب خاک را مي‌‌ لرزاند و ناگهان.‌‌ رنگ در آرزوی بلند طراوت مي‌غلتد و جهان بی رنگ تمنای خاموشم را رنگی‌ مي‌کند.
نور خورشید از ميان روزنه‌ های کوچک خاک، قرار را در ثانیه به ثانیهٔ بی‌ قراری هایم نهادینه مي‌کند‌. عطر باران نوای‌ شور انگیز تبار یاس‌ها را تا فراسوی افق عشق مي‌ پراکند‌‌. 
به‌ سختی تکانی مي‌خورم دراین دامن پرچینِ مخملی و بالاتر مي‌آیم از پله‌های‌ آبی‌ رنگ آسمان و با نو�

                                         
مجاورت مثلث برمودا یکی از پرترددترین خطوط حمل و نقل دریایی در جهان است که کشتی‌ها به‌طور مکرر از آن عبور مي‌کنند و به بندرهای قاره آمریکا، اروپا و جزایر کارائیب مي‌روند. کشتی‌های تفریحی به‌طور منظم از این منطقه مي‌گذرند و هواپیماهای تجاری و خصوصی به‌طور منظم بر فراز آن پرواز مي‌کنند. فرهنگ عامه ناپدید شدن‌های مختلفی را به ماور الطبیعه یا فعالیت موجودات فرازمينی نسبت داده‌است. شواهد مستند نشان مي

عنصر تخیل،قوی ترین ابزار یک
نویسنده است و فرقی ندارد که نویسنده ای حرفه ای باشد یا غیر حرفه ای.این که
بتوانی خوب ببینی،خوب بشنوی،خوب لمس کنی و خلاصه،آنچه را که دیگران،بی توجه 
از کنارش مي گذرند،به درستی دریابی و بر صفحه ی کاغذ بنویسی،لطفی الهی است.
بر این اساس،خواندن این
داستان کوتاه که تنها بر پایه ی تصویری تخیلی نگاشته شده،خالی از لطف نیست. 
داستانی تخیلی،
نوشته ی دانش آموز خوب
دبیرستان آذربهنیا،خانم الله یاری،پایه ی نهم

در سال 1968 مسابقات المپیك در شهر مكزیكوسیتی برگزار شد. مسابقه دوی ماراتن لحظات آخر را سپری مي کند. نفر اول، یک دونده از اتیوپی، از خط پایان مي گذرد. در همين حال دوندگان بعدی از راه مي رسند و از خط پایان مي گذرند. مراسم اهدای جوایز برگزار مي شود و جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترك مي كنند اما بلند گوی استادیوم اعلام مي كند كه هنوز یك دونده دیگر باقی مانده و از خط پایان نگذشته است. چند هزار نفر در استادیوم باقی مي مانند و انتظار رسیدن نفر آخر را مي

بدون شک مدافعین حرم، پیش قراولان عظمت و شکوه ما هستند. فرزندان این خاک پاک در این هیاهو و هجمه تبلیغات اسلام ستیزانه کشورهای مغرض، از همه چیز خود به سادگی مي گذرند و عازم دیاری ناشناخته و پیش بینی نشده مي شوند در مقابل دشمنی که به شقی ترین انسانهای کره زمين تبدیل شده اند. حیواناتی به شکل انسان که به آنها alone wolf لقب داده اند. مطمئنا این حیوان صفتان، اربابانی دارند که خود، آنها را بوجود آورده اند. ما هنوز حوادث ترور دسته جمعی هیروشیما و ناکازاکی

انشاء به روش جانشین سازی یک متن ذهنی بنویسید پایه دهم
مقدمه:جانشین سازی این قابلیت را به انسان مي دهد تا با استفاده ازقدرت خیال به آنچه که در ذهن مي پروراند، شاخ و برگ دهد و خود را جایگزین اشخلص یا اشیائی دیگر قرار دهد.
تنه انشاء: هوا سرد بود، برف نم نمک روس سطح شهر را سپید پوش کرده بود. باد سردی مي وزید و همگی از فرط یخ زدگی شال گردن هایشان را به دور خود پیچیده بودند تا مبادا سرما در گلویشان رخنه کرده و خانه نشینان کند. چه در سرما یا چه در گرما ل�

انشاء به روش جانشین سازی یک متن ذهنی بنویسید پایه دهم
مقدمه:جانشین سازی این قابلیت را به انسان مي دهد تا با استفاده ازقدرت خیال به آنچه که در ذهن مي پروراند، شاخ و برگ دهد و خود را جایگزین اشخلص یا اشیائی دیگر قرار دهد.
تنه انشاء: هوا سرد بود، برف نم نمک روس سطح شهر را سپید پوش کرده بود. باد سردی مي وزید و همگی از فرط یخ زدگی شال گردن هایشان را به دور خود پیچیده بودند تا مبادا سرما در گلویشان رخنه کرده و خانه نشینان کند. چه در سرما یا چه در گرما ل�

تحقیق در مورد مدار یک منبع تغذیه متغیر و تثبیت شده فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: docتعداد صفحات: 28حجم فایل: 271 کیلوبایت قیمت: 9000 تومانتوضیحات:تحقیق در مورد مدار یک منبع تغذیه متغیر و تثبیت شده، در قالب فایل Word و در حجم 28 صفحه.بخشی از متن:ميدانیم در یك ترانسفورماتور، اثر ميدان یك سیم پیچ روی سیم پیچ دیگر، سبب القای ولتاژ آن مي‌شود درمبدلی كه دارای هسته U شكل است و سیمها روی دو پایه این هسته پیچیده شده اند تمام خطوط ميدان اولیه از هسته سی

داستان غمناك یك پسر

روزهای اخر خرداد ماه بود که پسرک به مادرش قول داده بود امتحانات خرداد ماه را به خوبی پشت سر بگذراد تا مادرش هدیه ای به او بدهد . خانواده ی انها فقیر بودند و او ۴ - ۵ خواهر و برادر قد و نیم قد داشت پدر خانواده کارگر بود و او با حقوق کارگری کمي که داشت به سختی خرج خانه را در مي اورد . درس خواندن برای پسرک در محیط شلوغ خانه واقعا سخت بود ولی او خسته نمي شد و هروز تلاش خود را بیشتر مي کرد . بالاخره روز موعود فرا رسید . پسرک همراه ماد

موضوع انشا : مقایسه ی ابر و کودکی هایمان
در این روزگار قصه ها بسیارند ، انگار بازار رویا های کودکانه داغ شده است ، هرآنکس که به کودکی های خویش سفر مي کند جای ردپایش را در سرزمين رویا ها به جای مي گذارد .
یادش بخیر ! در کودکی بازی مي کردیم بدون آنکه بترسیم از زمين خوردن هایمان ، دعوا مي کردیم بدون آنکه هراسی داشته باشیم از آشتی نکردن هایمان ، بادبادک مي ساختیم بدون آنکه نیامدن بادی را در خیال خود بگنجانیم .[enshay.blog.ir]آسمان نیز این چنین است ، ابر ها

آسمان را که به خیال خودش تاریکی را ورق ميزند بنشان پای جراحت خاموشمانبنشان کوه را به نظاره ی تقدیر آسان سربازانی که ادامه شان به تصميم تپانچه ها بند استو ببند چشم کودکان را که اه چقدر درد بیرون ميزند از گرسنگی این مردممردمي که در عکس های عیش و‌نوشتان زندگی را تمرین ميکنند و خوابشان ميگیرد از فراموشی درد زمانی که به دوست داشتن فکر ميکنندبگویید چگونه به کودکان بگویم که دار از دال آمد و شکنجه از شین؟! بگویید چگونه در جوخه های اعدام با خورجین

.
زمان مطالعه: 20 دقیقه
موضوع : انشا ساده ادبی درباره روز مادر
به مادر گفتم: شرمنده ام که نه ماه بار سنگین مرا تحمل کردی.” او با مهربانی پاسخ داد: نه ماه انتظار زیبایی بود که با دردی لذت بخش تو رابه من هدیه داد.” دوباره گفتم: ” مي دانم از همان موقع از خواب صبحگاهی محرومت کردم.” با لبخندی گفت: ” موزیک گریه ات اجابت دعای چندین سحرگاهم بوده است.”
چقدر از بودن من خوشحال هستی مادر! آیا کسی دراین دنیای بزرگ پیدا مي شود که مرا به اندازه تو دوست داشته

ضمن آرزوی موفقیت برای دانشجویان گرامي به اطلاع ميرساند سرفصل های امتحانی درس تئوری ۱ در ترم اول سال ٩٧به شرح ذیل مي باشد:
۱-فصل ۲،۴ و ۷ کتاب اقای بلکویی
۲-مفهوم استهلاک در حسابداری
۳-فصول تدریس شده کتاب دکتر راهنمای رودپشتی
۴-موضوع تنگناهای مفاهیم حسابداری
۵-موضوع نقدی بر روش شناختی حسابداری(انواع روش ها و ماهیت آنها  در حسابداری مد نظر مي باشد)
۶-موضوع الگوهای علمي حسابداری( انواع الگوها و نقش آنها در حسابداری مد نظر است)
۷-سطوح تئوری از دید

موضوع انشا :چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
در گذشته های دور در ميان مردمي که هر کدام به تنهایی یک داستانی در زندگی دارند و مي توان از سرگذشت زندگیشان یک کتاب نوشت پیرمردی سالخورده و دنیا دیده به همراه همسرش زندگی مي کردند که از دار دنیا یک گاو داشتند که زندگیشان را با آن مي گذراندند. با شیر آن شام مي خوردند، با پنیر آن صبحانه و با کره ی آن ناهار. زن خانه با گرفتن شیر و کارهای خانه روزش را سپری مي کرد و مرد خانه با به چرا بردن گاو در دشت و تمي

پاورپوینت با موضوع شهر سالم پاورپوینت با موضوع شهر سالم مخصوص رشته عمران و رشته کارشناسی ارشد آموزش بهداشت دارای 50 اسلاید این پاورپویینت در خصوص اصول داشتن شهر سالم و سیستمهای درون آن ميباشد
نوشته پاورپوینت با موضوع شهر سالم اولین بار در معرفی کالا های کمياب. پدیدار شد.دانلود برای شما

انشاهای برگزیده دانش آموزان عزیز(نهم و هشتم)
گذر رودخانه
آرام آرام صدایش را مي شنوم ، مي آید تا با قدم پربرکتش زمين را مزین کند ، گروه پیشتاز آب بستر خشکیده رودخانه را نمناک مي کند اما زمين با عصبانیت آنها را در خود فرو برده و خشمش را اعلام مي دارد .
ولی آیا زمين در این تقابل سخت تاب و توان مقابله دارد؟ البته که نه ، آب با قدرت بسیار زمين را مغلوب ساخت و جای حرفی باقی نگذاشت با آب همراه شدم تا ببینم چه مي کند ؟ کجا ها را مسخر خود مي گرداند ؟ و چه �