نتایج جستجو برای عبارت :

پادگان چهل دختر

در زمان خدمت سربازی، در پادگان، از قبل، به دوستان گفته بودم: من حوصله ظرف شستن را ندارم؛ این یکی را از من نخواهید؛ کارهای دیگر را می‌توانم انجام دهم و در خدمتتان هم هستم اما کسی، هیچ توجهی نکرد به این خواسته‌ام. یک بار که کلی هم ظرف جمع شده بود و اتفاقاً، بیشتر از همیشه و شستن آن را هم به من محول کرده بودند، هیچ حرفی نزدم؛ همه ظروف را که بیشترشان هم فی بود، همراه با قابلمه و تابه و قاشق‌ها، به ته یک چاله عمیقی که به منظور جمع کردن نان‌های خش
یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینیاتو به من بده. دختر کوچولو قبول کرد.پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و  بقیه رو به دختر کوچولو داد. اما دختر کوچولو همون جوری که قول داده بود تمام شیرینیاشو به پسرک داد.همون شب دختر کوچولو با ارامش تمام خوابیدو خوابش برد. ولی
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
 
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتادحال دختر خوب نبودنیاز فوری به قلب داشتاز پسر خبری نبوددختر با خودش میگفت :. داستانـَک | بزرگترین مرجع داستان های کوتاه و بلند
ﺩﺭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻮﻫﻨﻮﺭﺩ، ﺍﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻪ ﺳ ﺩﺭ ﺑﻐﻞ ﺩﺍﺷﺖ، 

ﺷﺎﺪ ﺍﺮ ﻫﺮﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﺬﺮ ﻣﺩﺍﺩﻢ ﻪ ﺍﻦ ﺳ ﻧﺠﺲ ﺍﺳﺖ؛ ﺎ ﻣﻤﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻤﺎﺭ ﺷﻮﺩ .

ﺍﻣﺎ ﺍﺸﺎﻥ ﺭﻭ ﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻢ ﺮﺳﺪ : ﺍﺳﻢ ﺳﺖ ﺴﺖ؟
ﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭ؟

ﺳﺲ ﻔﺘﻨﺪ:
 ﺧﺐ ﺍﺣﺎﻡ ﻧﻬﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﺳ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﺩﺍﻧ؟

 ﻨﺪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﺶ ﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﺲ ﻣﻨﺒﻌ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓ ﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﺟﻮﻉ ﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ .
 ﺩﺧﺘﺮ ﺟ
داستان دختر و 4 پسر مست
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﯿﺮ ﭘﺪﺭﯼ ﻋﯿﺎ ﺵ, ﮐﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪﺵ ﻓﺮﻭﺵ ﺷﺒﺎﻧﻪ
ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻮﺩ!
ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﻭﺯﯼ ﮔﺮﯾﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻝ ﭘﺪﺭﯼ ﻧﺰﺩ ﺣﺎﮐﻢ ﭘﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻗﺼﻪ
ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﮐﺮﺩ . ﺣﺎﮐﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺯﺍﻫﺪ ﺷﻬﺮ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺳﭙﺮﺩ ﮐﻪﺩﺭ
ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺯﺍﻫﺪ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ . .
ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺮ ﻫﻨﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﮔﺮﯾﺨﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ
ﻣﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﻠﺒ
جوانی تحصیل کرده و دانشمند پیش شخصی ثروتمند رفت که دختر را
خواستگاری کند!همین که مرد چشمش به قیافیه ی جوان افتاد،ازاینکه چنین
دامادی داشته باشد بسیار خوشحال شد.لذا برای راضی کردنش گفت:من سه دختر
دارم که هیچکدام هنوز شوهر نکرده اند و میخواهم همه با راحتی کامل زندگی
شویی خود را آغاز کنند.ازین جهت تصمیم گرفته ام به هریک از آنها موقع
عروسی به تناسب سنشان پولی بدهم که با دست خالی خانه شوهر نرفته باشند!برای
دختر هیجده ساله ام میلیون.برای
سلام . امیدوارم حالتون خوب باشه . از آخرین مطلبی که نوشتم مدتی میگذره . تقریبا همون شروع امتحانات دی ماه بود . بعد اون دیگه وقت نکردم که الان یه فرصتی شد .تو امتحانات هم معدلم .65 شد و شاگرد دوم شدم با اختلاف کم و بعد امتحانات یکم درس ها سبک تر شد.یه قضیه جالب که دو روز پیش یعنی چهارشنبه که تو کلاس بودیم از یه حرکت احمقانه میخاستم فیلم بگیرم همینطوری الکی که معلم دید و رفت به دفتر لو داد . ازش انتظار نداشتم ولی خب عصبانی هم نیستم.بعد گوشی رو معاون
مجموعه: خواندنیهای دیدنیهر دختری فکر می کند پدرش خوش تیپ ترین است. پدر و دختر پدر از خورشید قوی تر است اما حتی گاهی پدر به حمایت دخترش احتیاج دارد هیچ کاری نیست که یک پدر نتواند برای دخترش بیاموزد و انجام دهد  عکس های زیبا از پدر و دختر  تصاویر زیبا از عشق و علاقه پدرها به دخترانشان تصاویر عاشقانه پدر و دختر پدر و دختر عکس های زیبا از پدر و دختر   بامزه ترین پدر و دختر  تصاویر زیبا از عشق و علاقه پدر
آدرس پادگان صفر دو پرندک (شهید انشایی) :
 تهران-رباط کریم - پرندک مرکز تربیت و آموزش شهید عبدالحمید انشائی
از مسیر شهرستان شهریار هم سواری برای پادگان موجود است
آدرس:
 تهران-رباط کریم - پرندک مرکز تربیت و آموزش شهید عبدالحمید انشائی (02)
شماره تماس: دوستان شماره های جدید با رنگ سبز قرار گرفت. به روز شده 
51 الی 56668550-021 
021-56968550-2
021-56968542-52
بدون خط تیره شاید بعضی گوشی ها برعکس نشان بدهد:
02156668550
الی
51
---
021-56968550-52
021-56968542-52
021-56968549-52
برگرفته شده از 02army.blog.ir
آموزش رفتن به پادگان صفر دو پرندک شهید انشایی
مسیر شماره 1 : 
اگر از شهرستان تشریف می آورید ترمینال جنوب سوار مترو بشوید و خط دروازه دولت به سمت ارم سبز بروید ، سپس در خط 4 ایستگاه میدان آزادی پیاده بشوید.
اگر ساکن تهران هستید که با بی آرتی یا مترو خودتان را به میدان آزادی برسانید.
ماشین مستقیم از میدان آزادی تا پادگان 02 ساعت 4 صبح الی 6 وجود دارد. اگر ماشین مستقیم وجود نداشت ، میتونید با اتوبوس به شهریار بروید و اونجا سوار تاکسی های پرندک بشوید
زمان مورد نیاز مطالعه این مطلب: ۳ دقیقه
حاﺝ ﺁﻗﺎ ﻗﺮﺍﺋﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﻜﺮﺩ:
ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺩ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻔﺘﯿﻢ: ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩﻫﺎ، ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻧﻢﻫﺎ، ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺖ، ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑُﻬﺘﻤﺎﻥ ﺯﺩ، ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ، ﻣﺎ رﯾﺶﺳﻔﯿﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﮐﺮﻧﺶ ﻭﺍﺩﺍﺷﺖ.
برای مشاهده ی نوشته ی این دختر یازده ساله به ادامه مطلب مراجعه کنید.پایگاه تخصصی ن
معنی و ریشه اسم دخترانه ماهیدا
Mahida
اسم دخترانه ماهیدا با ریشه لری، به معنی ماه مادر.
چه اسمی به ماهیدا میاد؟
اسم دختر که به ماهیدا بیاد:
مهیان، ماهایا، آنیا، ماهلین، مانیسا، مهنیا،
اسم پسر که به ماهیدا بیاد:
مانیار، ماهان، مهریار، میران،
___________________________
اسم های جدید دخترانه
اسم دخترانه سویل آی Sevilay - معنی و ریشه
اسم دخترانه سویل آی با ریشه ترکی به معنی عشق، عزیز.
چه اسمی به سویل آی میاد؟

اسم دختر که به سویل آی بیاد:
سانیا، محیا، ستیا، سیلا، سالویا، سلوا، سادیا،
اسم پسر که به سویل آی بیاد:
سرحان، سامیار، سانیار،
________________________
چه اسمی برای دخترم بزارم؟
اسم دخترانه لامیا Lamia - معنی و ریشه
اسم دخترانه لامیا با ریشه عربی به معنی درخشان، نورانی.
چه اسمی به لامیا میاد؟

اسم دختر که به لامیا بیاد:
سانیا، محیا، هلیا، مهنیا، ستیا، آندیا، آنیا، مهدیا،
اسم پسر که به لامیا بیاد:
بردیا، ایلیا، آریا، ارشیا، ارمیا،
________________________
چه اسمی برای دخترم بزارم؟
داستان دختر دانشجو و مسافرکش جهنمی
پسران جوان که به دختر دانشجو کرده بودن در انتظار چوبه دار هستند .
ماجرا چه بود و از کی شروع شد که سال ۹۷ کشیده شده ؟
سال ۹۳ بود که یه دختر ۱۹ ساله دانشجو با وضعیت ظاهری آشفته و ناراحت وارد کلانتری شد و عنوان کرد که دو پسر جوان اول اونو یده و بعد مورد جنسی قرار دادن .
دخترک بیچاره خیلی ترسیده بود و را اضطراب و وحشت خاصی داستان و ماجرا رو تعریف کرد .
اون گفت : اونایی که تو ماجرا بودن ۴ نفر بود
معنی و ریشه اسم دخترانه سالیا
Saliya
اسم دخترانه سالیا با ریشه گیلکی به معنی دختر آبها، دختر دریا، دختر آریایی.
چه اسمی به سالیا میاد؟

اسم دختر که به سالیا بیاد:
سانیا، محیا، هلیا، مهنیا، ستیا، آندیا، آنیا، مهدیا، سلوا،
اسم پسر که به سالیا بیاد:
بردیا، ایلیا، آریا، ارشیا، آرمیا، سامیار، سانیار،
________________________
چه اسمی برای دخترم بزارم؟
معنی و ریشه اسم دخترانه ماه‌نیلا
Mahnila
اسم دخترانه ماه‌نیلا با ریشه فارسی، به معنی ماه آسمون نیلگون.
چه اسمی به ماه‌نیلا میاد؟
اسم دختر که به ماه‌نیلا بیاد:
مهیان، ماهایا، آنیا، ماهلین، مانیسا، مهنیا،
اسم پسر که به ماه‌نیلا بیاد:
مانیار، ماهان، مهریار، میران،
___________________________
اسم های جدید دخترانه
موضوع: دستگاه ردیاب موبایل در پادگان02 شهید انشایی پرندک
خب مثل خیلی از پسرای تیتیش مامانی دیگه که خوانواده خیلی لوسش کردن منم به همراه پدرم  رفتیم به پارک بزرگ ساری تااز انجا من به انوان سرباز تحت اموزش به پادگان اموزشی اعزام شوم. خداییش اثلا فکر نمی کردم بتونم به این راحتی با کسی دوست بشم هنوز وارد اتوبوس نشده با یک شوخی ساده با پسری که کنارم نشسته بود و خیلی هم ناراحت و نگران بود دوست شدم اسم اون پسر صابر ذکریازاده بود مههندس معماری بود و خ
درِ مطب دکتر به شدت به صدا درآمد. دکتر گفت در را شکستی! بیا تو. در باز شد و دختر کوچولوی نه ساله ای که خیلی پریشان بود به طرف دکتر دوید و گفت : آقای دکتر! مادرم! مادرم! و در حالی که نفس نفس میزد ادامه داد : التماس میکنم با من بیایید، مادرم خیلی مریض است. دکتر گفت :.
باید مادرت را اینجا بیاوری، من برای ویزیت به خانه کسی نمیروم. دختر گفت : ولی دکتر، من نمیتوانم، اگر شما نیایید او میمیرد! و اشک از چشمانش سرازیر شد.
دل دکتر به رحم آمد و تصمیم گرفت همراه ا
در کافه نشسته ام و چایی ام را می نوشم. میزهای اطراف بیشتر خالی هستند ولی تعدادی مشتری در کنج ها به چشم می خورند. روی میز گوشه کنار پنجره دختر و پسری نشسته اند. به نظر می آید یکی عاشق است و دیگری بی علاقه ولی از اینجا معلوم نیست کدام یکی. پسر که حرف می زند سرش اندازه یک بادکنک بزرگ باد می کند و به طرف بالا کشیده می شود، لب هایش مثل پنیر پیتزا کش می آید و زبانش میان کلمات گه گاه جلو می آید و دست های دختر را لیس می زند. سر دختر موقع گوش دادن می رود داخل
مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت:
- می خواهم ازدواج کنم.
پدر خوشحال شد و پرسید:
- نام دختر چیست؟
مرد جوان گفت:
- نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند.
پدر ناراحت شد.
صورت در هم کشید و گفت:
- من متأسفم به جهت این حرف که می زنم اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی، چون او خواهر توست.
خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو.
مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود.
با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت:
- مادر
 
روزی روزگاری پسرک فقیری برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. پسرک روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و دیگر پولی ندارد تا با آن غذایی تهیه کند و بخورد. در حالی که به شدت گرسنه بود تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود ب
اسم دخترانه آلین
Alin
اسم دخترانه آلین با ریشه فارسی، به معنی سرخ گون.
چه اسمی به آلین میاد؟
اسم دختر که به آلین بیاد: آیلین، آیشین، یاشگین، شمین، ساتین، نگارین، سلین،
اسم پسر که به آلین بیاد: آرسین، یاسین، هامین، آروین، یامین، الوین،
___________________________
چه اسمی برای دخترم بزارم؟
اسم دخترانه مه یاس
Mahyas
اسم دخترانه مه یاس با ریشه فارسی، به معنی ماهی که چون گل یاس است، یاسی که چون ماه است - زیباروی و با طراوت.
چه اسمی به مه یاس میاد؟
اسم دختر که به مه یاس بیاد: مهیان، مهنیا، محیصا، ماهتیسا،
اسم پسر که به مه یاس بیاد: یاسان، یاسین، مهریار، ماهان، مهیاد،
___________________________
چه اسمی برای دخترم بزارم؟
روزی روزگاری پسرک فقیری برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. پسرک روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و دیگر پولی ندارد تا با آن غذایی تهیه کند و بخورد. در حالی که به شدت گرسنه بود تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بج
نیمه شب طلبه جوانی به نام محمد باقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باش. دختر گفت : شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق نشست و محمد به مطالعه خود ادامه داد. از آن طرف چون این دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با ن دیگر از حرمسرا خارج شده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش
گویند: مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز و دیگری را به یک کوزه گر شوهر داد.
چندی بعد همسرش به او گفت : ای مرد سری به دخترانت بزن واحوال آنها را جویا بشو.مرد نیز اول به خانه کشاوز رفت وجویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده وبذر پاشیده ایم اگر باران ببارد خیلی خوبست اما اگر نبارد بدبختیم.
ادامه مطلب
7 دختر نوجوان پس از اینکه به اردوی دسته جمعی با اولیای مدرسه رفتند پس از بازگشت از اردو باردار به خانه برگشتند. این مدرسه ۲۸ نفر از دانش اموزان دختر را به این اردوی علمی در سارایوو(پایتخت صربستان) میبرد.ولی ۷ نفر از ان ها باردار به شهرشان برمیگردند.
 
۷ دختر بین ۱۳ و ۱۴ ساله بوسنیایی بعد از اردوی ۵ روزه مدرسه باردار به خانه هایشان برگشتند. این مدرسه که در شهر بانجا لوکا قرار دارد دانش اموزان خود را برای بازدید های علمی به مدت ۵ روز به پایتخت می
اون (دختر) رو تو یک مهمونی ملاقات کرد و آخر مهمانی، دختره رو به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش رو قبول کرد. توی یک کافی شاپ نشستند، پسر عصبی تر از اون بود که چیزی بگه، دختر احساس راحتی نداشت و با خودش فکر می کرد،  خواهش می کنم اجازه بده برم خونه…”یکدفعه پسر پیش خدمت رو صدا کرد، میشه لطفا یک کم نمک برام بیاری؟ می خوام بریزم تو قهوه ام.” همه بهش خیره شدند، خیلی عجیبه! چهره اش قرمز شد اما اون نمک رو ریخت توی قه
اسم دخترانه سانلی
Sanli
اسم دخترانه سانلی با ریشه ترکی، به معنی معروف، مشهور، نامدار.
چه اسمی به سانلی میاد؟
اسم دختر که به سانلی بیاد: سانلی، سالویا، سالیز، آیلی،
اسم پسر که به سانلی بیاد: سامیار، سامبن،
___________________________
چه اسمی برای دخترم بزارم؟

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

کتابها و نرم افزارهای آموزشی بلاگی برای فایل ها letters فیلوسوفیا (دوستداری دانایی) چاپ مرکزي پرنیا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. فروشگاه اينترنتي تاديزاين مطالب اینترنتی رهیافت فرهنگ صدای نوشته های من