نتایج جستجو برای عبارت :

املای صحیح متن درمن به یقین مفاهیمی منیت سازی می کنندپول وثروت تمنایی همیشگی واسطو ه ای است نقش هاودوستان گاهی بریدگی معنوی ایجادمی کنندحوادث چگونه لحظه راسیرمی کنند اینک من خودم حس محضم خوشبختی مطلقم

یه حس تند و تیزی بعدش درد فهميدم دستمو بریدم وقتی به خودم اومدم که جاي بريدگي رو داشتم مي بوسیدم مثل بچگی هامون .زخمي که روی قلبت گذاشتم رو قلب خودم تیر ميکشه بابا گفته بود دعوا نکنم خواستم، نشد. قلبم درد ميکنه ميشه برگردی و جاي بريدگي روشو ببوسی مثل بچگی هامون؟
هر چقدر که تحصیلات آکادميک داشته باشیم یا اهل مطالعه باشیم در صورتی که در نوشتههايمان غلط املايی وجود داشته باشد،در نگاه خواننده فردی کم‌سواد یا انسانی بی‌دقت شناخته خواهیم شد؛ نداشتن غلط املايی یکی از نشانههاي باسوادی محسوب مي‌شود. املاي نادرست گاهی مي‌تواند موجب عدم دریافت کافی هدف ما از متن شود. نميتوانیم نوشتن صحيح را فقط ویژه‌ متخصصین حوزه ادبیات بدانیم و اشتباهات و کم‌دقتی خود را نادیده بگیریم. بی‌دقتی ممک
تیپ ۸ آگاهی از اين است که بايد براي به تحقق در آمدن امور مدرس اناگرام به شدت تلاش کنند و به خودم فشار آوردم به طوری که بتوانند با تصميمي واقعی به چیزهاي بزرگ تر و پايدارتر نسبت به خودشان را احیا کنند پنها آگاهی از تمايل به خود به خوش خدمتی کردن به تنهايی و ظاهری به دیگران بهتر که بتواند توانايی ارزش‌ها شأن و منزلت خود را احیا کند. اينیاگرام به ما کمک مي‌کند تا گام‌هاي ملموس و مستحکمي جهت بهبودی ماهیت حقیقی و خویشان معنوي خودمان برداریم و
یعنی من هرگز از تو خالی خواهم شد؟ فکر مي کردم از حجم ِ درونم کم شده اي. فکر مي کردم خودم باقی مانده اي از آن دو سال هستم که فقط خودم هستم! اما گاهی گم مي شوم ميان پر و خالی بودن. دست و پا مي زنم در قعر ِ یک بغض. گاهی از اين هوا، نمي توانم نفسی فرو بدهم نمي توانم . و مرگ را به سختی به عقب هُل مي دهم که نیايد که کمي بیشتر دوام بیاورم مثل ِ یک ماهی در حال ِ جان دادن. نبايد فراموش کنم لحظه هايی را که پودر شدم و مثل گرد من را توی هوا فوت کردی. بايد سفت و س
درست لحظه اي که دل مي دهی
همان دم که عاشق مي شوی
همان روز که گره مي زنی با ریسمان عشق
دلت را به دلش
نفست را به نفسش
زندگیت را به عشقش
خنده ات را به شادیش
گریه ات را به غصه هايش
حلقه مي کنی دست بر گردنش
بوسه مي زنی بر لبهايش
دست مي دهی به دستش
لحظه تولد خوشبختي است
اگر خسته نشود از عشق
اگر جا نماند از قافله عشق
اگر نميرد ذوق و شوق
من که زنده ام با همان ذوق و شوق کودکانه
خسته که مي شوم شانه هايت را مي خواهم
مانده که مي شوم دستت را مي گیرم و .
غلتان یا غلطان؟ املاي کدام کلمه درست است؟ غلطتان درست است یا غلتان؟ شايد شما هم در مورد نوشتن غلتان یا غلطان دچار شک شوید که کدام املا درست مي باشد،  املاي صحيح اين واژه « غلتان » مي‌باشد و نوشتن آن به صورت « غلطان » اشتباه است. غلطان معرب واژه غلتان است و در منابع ادبیات کهن، اين واژه با هر دو املا دیده مي‌شود اما در زمان حاضر املاي صحيح آن « غلتان » است.مترادف و معادل واژه ی غلتان:شی که مي غلتد غلتنده
یه ویژگی‌اي که دارم اينه که با خودم حرف مي‌زنم. خودم ميگم، اون یکی من جواب ميده. من ميگم، اون یکی به شوخیم مي‌خنده. من ناراحتم، اون یکی دلداریم ميده. من عصبانیم از کسی، اون یکی موارد منطقی قضیه رو برام شرح ميده.  خیلی عجیبه، ولی واقعیه. قبلنا جلو آینه اينطوری بود، الان در هر لحظهاي بخوام با خودم حرف مي‌زنم. یه جور بلند بلند فکر کردن پیشرفته‌س. قبلنا تو خیابون از یکی خوشم مي‌اومد یا چیزی مي‌دیدم به خودم مي‌گفتم (مثلا )واي چه دختر خوشگلی! او
من بودم از وقتی که یادم هست. کسی دیگر را یادم نیست، فقط خودم را خوب یادم هست. البته کسان دیگر را هم کم و بیش به یاد مي آورم. ولی قهرمان قصه ام، خودم هستم. اصلا عاشق تر از من چه کسی؟نشستم و فکر کردم. دیدم که غیر من شخص دیگری هم هست قطعا نفهميدم که کیست؟ هنوز هم نفهميدم. مرموز است آخر. خیلی هم مخفی و در پرده. البته آثارش هست. گم نیست. ولی به چشم ندیده او را تا به حالیواش یواش گمان کردم که اين موجودی که هست به غیر از من، اصولش اين است
سلام .اين روزا حال روحیم بهم ریخته است هم بخاطر اينکه سختمه یکیو دوست دارم و هیچ راهی ندارم و دومي بخاطر مشکلاتم . شبا خیلی خیلی حالم بده غصه ميخورم امشب امدیم دیدن شوهر خالم . شوهر خاله اي هیچی از زندگیش کم نداشت پول و خوشکلی خانواده بچه نوه . هر سال هزار تا مسافرت برو ماشین شاستی بلند خونه انچنانی . روی تخت خوابیده بود تمام تمام بدنش سیاه سیاه شده بودم قدرت راه رفتن نداشت نفسش خس خس ميکرد حتی نميتونست پاشو بیاره بالا!! و اينه
ضبط یا ظبط، املاي کدام درست است؟ شايد شما هم در مورد نوشتن ضبط یا ظبط شک کنید که کدام املا درست مي باشد، املاي صحيح اين عبارت « ضبط » مي‌باشد و نوشتن و تلفظ آن به صورت « ظبط » اشتباه است.مترادف و هم معنی واژه ضبط:گرفتن و نگه‌داشتن .حفظ کردن .محکم کردن .نگه‌داری .بايگانی .تصرف کردن .? ضبط ‌صوت: دستگاهی که با برق یا باتری کار مي‌کند و به‌ وسیل? آن اصوات را بر روی نوار ضبط ميکنند.? ضبط کردن: ‌(مصدر متعدی)تصرف ک
به عنوان فروشنده، ممکن است به راحتی تمرکز شما به هم بریزد. من فروشندگان را تشویق مي کنم که سعی کنند تا تمرکز خود را در لحظه حال نگاه دارند. فروش یک فرآیند بلندمدت است و براي موفقیت در آن، نیاز است تا همواره از زواياي مختلف به آن بنگرید.
 
تا کنون براي تان سوال پیش آمده؟
براي مثال، استراتژی من درباره کسب و کار خودم، اين است که به اين موارد فکر مي کنم که به کجا مي خواهم بروم؟ چه چیزی مي خواهم؟ و براي رسیدن به اهدافم، به چه مقدار درآمد نیاز دارم؟ ه
متن آهنگ عکس شدمهدی یراحیاز کجا بايد شروع کنم اين داستانوکه خط به خط زندگیمو با تو قسمت کنمتا کجا خوب بودم، از کجا بدم شدمدنبالِ حرفامو بگیر و با من بیااين تمامِ حقیقت هاي جهانِ منهاين قابِ عکس، نبايد بشکنهاز پشت اين قاب عکس کُهنه دنیا رو ميبینميه لحظه ميخندم از تهِ دل یه لحظه ميميرمعکس ميشد بچگیت، عکس ميشد خنده هاتعکس شد، برعکس شدعکس ميشد زندگیم، عکس ميشد لحظه هامعکس شد، برعکس شدزمستونِ سرد، به اين خونه زدکه با یاد هم، تنها شیمجز اين قابِ
آیا با نحوه استفاده صحيح حروف ق و غ در کلمات آشنايی دارید؟ شايد پیش آمده باشد که در نوشتن یک کلمه بین «ق» و «غ» گیر کنید! قربت بنویسیم یا غربت؛ اصلا تفاوت اين دو در چیست؟! شايد تشخیص املاي درست کلماتی که با حروف “ق یا غ” نوشته مي شود اما تلفظ آن ها مشابه بوده و با صداي «ق» خارج مي‌شود، از نظر شما ساده باشد اما گاهی هنگام نوشتن شک مي‌کنید که بايد کدام حرف را استفاده کنید. اين مسئله به اين دلیل است که اکثر مواقع، املاي
ضبط یا ظبط، املاي کدام درست است؟ شايد شما هم در مورد نوشتن ضبط یا ظبط شک کنید که کدام املا درست مي باشد، املاي صحيح اين عبارت  ضبط » مي‌باشد و نوشتن و تلفظ آن به صورت  ظبط » اشتباه است.
مترادف و هم معنی واژه ضبط:
گرفتن و نگه‌داشتن .
حفظ کردن .
محکم کردن .
نگه‌داری .
بايگانی .
تصرف کردن .
⟨ ضبط ‌صوت: دستگاهی که با برق یا باتری کار مي‌کند و به‌ وسیلۀ آن اصوات را بر روی نوار ضبط ميکنند.
⟨ ضبط کردن: ‌(مصدر متعدی)
تصرف کردن.
بايگانی کردن.
یادداشت
غلتان یا غلطان؟ املاي کدام کلمه درست است؟ غلطتان درست است یا غلتان؟
 
شايد شما هم در مورد نوشتن غلتان یا غلطان دچار شک شوید که کدام املا درست مي باشد،  املاي صحيح اين واژه  غلتان » مي‌باشد و نوشتن آن به صورت  غلطان » اشتباه است. غلطان معرب واژه غلتان است و در منابع ادبیات کهن، اين واژه با هر دو املا دیده مي‌شود اما در زمان حاضر املاي صحيح آن غلتان » است.
مترادف و معادل واژه ی غلتان:
شی که مي غلتد غلتنده
در حال غلتیدن
هر چیز گرد و مدور یا م
پايیز از حوالی حوصله ات که بگذرد …من زرد مي شوم …و تا کفش هاي رفتنت جفت مي شود …غریب مي مانم …و نیلوفرانه دوستت دارم …نه مثل مردمي که عشق را از روی غریزه نشخوار مي کنندمن درست مثل خودمهنوز و هميشه …و همه کجا و هرکجادوستت دارم …
سه سال بود با هم زندگی مي‌کردیم و او اصلا احساساتی نبود. من در حال پختن شام بودم که از پنجره بیرون را نگاه کردم و دیدم روی زمين با گل رز نوشته شده «مری، دوستت دارم» من براي دختری که اين پیام برايش نوشته شده خوشحال شدم و بعد فهميدم خودم هم مری هستم. با خودم فکر کردم «یعنی کار اوست؟» درست همان لحظه پیام داد: «کمي گوشت .داستان عاشقانه
انشاء به روش جانشین سازي یک متن ذهنی بنویسید پايه دهم
مقدمه:جانشین سازي اين قابلیت را به انسان مي دهد تا با استفاده ازقدرت خیال به آنچه که در ذهن مي پروراند، شاخ و برگ دهد و خود را جايگزین اشخلص یا اشیائی دیگر قرار دهد.
تنه انشاء: هوا سرد بود، برف نم نمک روس سطح شهر را سپید پوش کرده بود. باد سردی مي وزید و همگی از فرط یخ زدگی شال گردن هايشان را به دور خود پیچیده بودند تا مبادا سرما در گلویشان رخنه کرده و خانه نشینان کند. چه در سرما یا چه در گرما ل
انشاء به روش جانشین سازي یک متن ذهنی بنویسید پايه دهم
مقدمه:جانشین سازي اين قابلیت را به انسان مي دهد تا با استفاده ازقدرت خیال به آنچه که در ذهن مي پروراند، شاخ و برگ دهد و خود را جايگزین اشخلص یا اشیائی دیگر قرار دهد.
تنه انشاء: هوا سرد بود، برف نم نمک روس سطح شهر را سپید پوش کرده بود. باد سردی مي وزید و همگی از فرط یخ زدگی شال گردن هايشان را به دور خود پیچیده بودند تا مبادا سرما در گلویشان رخنه کرده و خانه نشینان کند. چه در سرما یا چه در گرما ل
زمين لرزید و بی کاشانه گشتم ز وحشت از خودم بیگانه گشتم
زمين لرزید و مادر رفت ز دستم ز داغش از درون در خود شکستم
زمين لرزید و فرزند زیر آوار چسان دل گیرد آرام حق دادار
زمين لرزید و خواهر را ندیدم گلی از دامن مهرش نچیدم
زمين لرزید و رفتند یار و یاور گرفت از من همي بابا ، برادر
زمين لرزید با خود همسرم برد به پیش چشم خود دیدم که او مرد
خداوندا به ما صبری فزون ده دل ما را قراری چون ستون ده
منی که قبل از اين بودم توانگر هم اينک گشت
زجر یا ضجر؟! املاي درست و معنا و کاربرد هر واژه چیست؟ زجر درست است یا ضجر؟ آیا هر دو واژه معنا دارند؟ کاربرد ضجر و زجر چیست؟
 
شايد شما هم در مورد نوشتن زجر یا ضجر دچار شک شوید که کدام املا درست مي باشد، املاي صحيح اين واژه ها به معناي مد نظر شما بستگی دارد، اگر منظور شما شکنجه و آزار » است املاي درست  زجر » مي‌باشد، اما اگر منظور شما ناله و بی قراری » است املاي درست آن  ضجر » است.
مترادف و مترادف واژه زجر:
آزار
اذیت
تعب
رنج
سختی
شکنجه
عذاب
بسم الله الرحمن الرحیم 
امروز اتفاقات خیلی خوبی در طول روز برام اتفاق افتاد که خیلی مفصله و فکر کنم یه کتاب بشه براش نوشت ولی همينا بگم که گاهی اوقات یه سری چیزايی برامون اتفاق ميوفته که آدم فکر مي کنه تو ذهنش که واقعا چه خداي بزرگی داریم و به اصطلاح چجوری در و تخته را بهم جفت مي کنه که بهم بخورن ، مثلا یه سری جریانات پیش مياد ، مثل جریاناتی که امروز براي من پیش اومد و واقعا اثر گذار بود و درس بزرگی به من داد و اون اينه که آدم اگه هر لحظه لحظه ی
املاي درست همزه در فارسیکلمات همزه‌دار از عربی وارد زبان فارسی شده اند. اما املاي کلمات همزه دار در زبان فارسی با زبان عربی متفاوت است.کلماتی که ریشه فارسی دارند، گاهی با همزه نوشته مي‌شوند که نادرست است. بنابراين در کلمات با ریشه فارسی، هميشه از ی به جا ئ استفاده کنید. مانند: پائیز، پائین، بوئیدن، روئیدن، مي‌آئید که شیوه صحيح نگارش آن‌ها، پايیز، پايین، بوییدن و روییدن و مي‌آیید 
چشام خسته ميشن و شلوغی ذهنم اجازه خواب نميده، دارم فکر ميکنم به اينکه چقدر قدم هام پوچن :) ۱۰ مرداد! تابستونی که به قول خودم شانس آخر بود و ميخواستم برنامه نویسی و زبان یاد بگیرم، ه .
با خودم قرار گذاشتم با زبان شروع کنم و یکم که استیبل شد برم سراغ پايتون اما نميشه :) امروز یه مکالمه تد رو نوشتم حدود ۱۰ صفحه شد! احساس لالی پیدا ميکنم، نميتونم صحبت کنم و حالم بده شايد از دوم دبیرستان که ميم شروع کرد به انگلیسی حرف زدن و حس بد عقب ماندن هميشگی تو و
سلام
امروز دوشنبه به تاریخ 30 تیر 99 بود
روزام همش تکراریه
اتفاق خاصی نیوفتاده که بنویسم
تنها دلخوشیم بودن آدمي توی زندگیم هستش که به اندازه تک تک ستاره هاي اسمون دوسش دارم
واقعا دوست داشتن و دوست داشته شدن معجزه ميکنه
ميخوام یه داستان بگم
داستانی که شايد واقعیت باشه.
یادمه وقتی که بچه بودم یکیو خیلی دوست داشتم
عشق بچگیم بود
چشمام هر لحظه به دنبالش بود
قلبم فقط برا اون ميتپید
خودمو هر لحظه کنار اون تصور ميکردم
دستاشو توی دستام هر لحظه توی تص
بیفزايند یا بیافزايند؟! املاي درست کدام است؟ شايد شما هم در مورد نوشتن بیفزايند یا بیافزايند دچار شک شوید که کدام املا درست مي باشد، املاي صحيح اين عبارت « بیفزايند » مي باشد و نوشتن و تلفظ آن به صورت « بیافزايند » اشتباه است.«بیافزايد» غلط رسم الخطی است كه صحيح آن عبارت است از: بیفزايد.درستنادرستبیندازدبیاندازدبیندیشدبیاندیشدبینجامدبیانجامدبیفتدبیافتدمثال: بعضی حکّام عمارت از بهر امارت کردند و اي
داستانکی زیبا به مناسبت روز #معلم عجیب ترین معلم دنیا هرهفته که امتحان ميگرفت برگه ها را به خودمان مي داد که تصحيح کنیم آنهم درمنزل نه در کلاس . اولین باری که برگه‌ی امتحان خودم را تصحيح کردم 3 غلط داشتم،نمي‌دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم 20بدهم فرداي آن روز در کلاس وقتی همه ی بچهها برگههايشان را تحویل دادند فهميدم همه 20 شده‌اند به جز من که از خودم غلط گرفته بودم،من نخواسته بودم که اشتباها
من سر نوشتن خیلی با خودم درگیرم. هربار که شروع به نوشتن داستان مي‌کنم، انگار یک سطل آب یخ روی خودم مي‌ریزم. نااميدی تمام وجودم را در خود مچاله مي‌کند و حس مي‌کنم هرچه رشته‌ام پنبه شده است. به خودم مي‌گویم من که عرضهٔ نوشتن یک داستان کوتاه خوب را ندارم و نمي‌توانم سر و تهش را خوب هم بیاورم، من که هیچ نگاه تازه و نویی به اتفاقات پیرامونم ندارم و همه‌اش از یک‌مشت کلیشه مي‌نویسم، چرا بايد دلم بخواهد نویسنده شوم؟ چرا یک مشت اراجیف چاپ کنم و ا
آیا با نحوه استفاده صحيح حروف ق و غ در کلمات آشنايی دارید؟ شايد پیش آمده باشد که در نوشتن یک کلمه بین «ق» و «غ» گیر کنید! قربت بنویسیم یا غربت؛ اصلا تفاوت اين دو در چیست؟! شايد تشخیص املاي درست کلماتی که با حروف “ق یا غ” نوشته مي شود اما تلفظ آن ها مشابه بوده و با صداي «ق» خارج مي‌شود، از نظر شما ساده باشد اما گاهی هنگام نوشتن شک مي‌کنید که بايد کدام حرف را استفاده کنید. اين مسئله به اين دلیل است که اکثر مواقع، املاي
روزی را به خاطر دارم که بابا براي من پیراهنی سفید با خال هاي درشت سیاه خرید که دامنش پف دار بود و یقه اش پر بود از مروارید . من به معناي واقعی عاشقش بودم آنقدر که دلم نیامد بپوشمش ، گذاشته بودمش توی کمد و هر چند روز یکبار که دلم هواي یک دلخوشی جانانه مي کرد ، سراغش مي رفتم و یک دل سیر نگاهش مي کردم و قند توی دل کودکی هايم آب مي شد ؛ چشمانم را مي بستم و خودم را با آن توی یک باغ پر از آبنبات هاي رنگی و گلهاي سفید فرض مي کردم و نفس عميقس توأم با لبخند م

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

دانلود برنامه اسنپ snapp novinA جستجو گر فایل از دنیای وب قلم نگاشت مطالب اینترنتی پرواز اندیشه داستان های آموزنده صالحه + نشاط در مدارس بررسی‌های اقتصادی